نگاهی به مددکاری اجتماعی در زندان (مقاله)

چشم ها را باید شست                        

                                                                           جوردیگرباید دید.



با تشکر ویژه از آقای رضا معصومی

اشاره :

با نگاهی به مشاغل و حِرَف مختلف مشاهده  می گردد هر شغل و حرفه ای سختی ها و مشکلات خاص خود را داشته و دارای محدودیت ها و چالش های مختص به خود است که این مقاله سعی در بررسی محدودیت ها و چالش های فرا روی موجود در حرفه خطیر مددکاری اجتماعی خاصه در حوزه زندانبانی دارد ؛ حرفه ای که در کشور عزیزمان روز مبارک و فرخنده میلاد ابر مددکار عالم هستی حضرت علی (ع) را به خود اختصاص داده و روز میلاد آن حضرت (ع) به نام این حرفه نیز نامگذاری شده است . حرفه ای که فرد شاغل در آن علاوه بر داشتن تخصص ، دانش و مهارت در چارچوب انجام وظایف قانونی و سازمانی خود ، وجدان و عشق به هم نوع و پذیرش بی قید و شرط و انسان دوستی نیز جز کار ابزارهای اصلی وی محسوب می شود .

مددکاری اجتماعی در زندان:

با توجه به کثرت تعاریف ارائه شده در خصوص مددکاری اجتماعی ارائه تعریفی جامع و مانع از آن مشکل به نظر       می رسد لیکن در اینجا به جهت آشنائی ذهن خواننده محترم به تعریفی بر گرفته از تعاریف ارائه شده بسنده              می گردد؛موسوی چلک (1385) در کتاب «مددکاری اجتماعی»ضمن تشریح نکات اساسی در این تعریف در این باره می نویسد:«مددکاری اجتماعی حرفه ای است مبتنی بر دانش ، اصول ، مهارت ، روشها که هدف از آن کمک به افراد ، گروه ها و جامعه است تا بتوانند با تکیه بر توانائی ها و امکانات موجود برای حل مشکل و رفع نیاز اقدام کنند و به استقلال نسبی و رضایت خاطر فردی دست یابند »1

در آئین نامه اجرائی مددکاری اجتماعی سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور مصوب 1379 و اخیراً نیز در پیش نویس اصلاحیه همان آئین نامه مذکور ، مددکاری اجتماعی در زندان اینگونه تعریف شده است : « تلاش در جهت فراهم نمودن زمینه هدایت معنوی و مادی مددجو و شناخت توانائی ها و مشکلات مددجو و سعی در بهره ور نمودن استعدادها و چاره جوئی نارساییها و مشکلات روانی ، اجتماعی و اقتصادی مددجو و تلاش در جهت تطبیق مقتضیات اجتماعی با شرایط فردی مددجو ، فراهم آوردن شرایط پذیرش اجتماعی مددجو و سازگاری اجتماعی وی»2

با دقت در تعریف ارائه شده تفاوت طیف و گستره کاری مددکاری در زندان در مقایسه با سایر مؤسسات چون بهزیستی ، کمیته امداد، بنیاد شهیدو امور ایثارگران ، بیمارستانها و...... و همچنین پیچیدگی این حرفه و مشکلات و چالش های موجود بر سر راه آن مشخص گردیده و می توان با نگاه آسیب شناسی شغلی و حرفه ای این حرفه را در حوزه زندانبانی مورد مداقه قرار داد؛ چه اینکه در زندان بواسطه فضای بسته و محدودیت های موجود در آن برای مددجو (زندانی)عملاً میسر نیست که پا به پا و همدوش با مددکار در صدد حل مشکل برآید و مددکار علاوه برداشتن دانش ، اصول ومهارتهای لازم وبا در نظر داشتن امکانات موجود می بایست در صدد شناخت توانائی ها و مشکلات موجود مددجو وحل مشکل وی برآمده و از همه مهم تر اینکه به واسطه اثرات و تبعات روانی اجتماعی حبس و زندان (که بر کسی پوشیده نیست)و برچسبی که بواسطه سابقه کیفری (جدای از بررسی عوامل و سبب شناسی گرایش به بزه و جرم که مقالی دیگر را طلب می کند)فرد مددجو از سوی جامعه و حتی خانواده خود پس از بازگشت با آن روبرو خواهد شد، وظیفه مددکار علاوه بر تقویت سازگاری اجتماعی مددجو این است که مقتضیات اجتماعی و شرایط پذیرش اجتماعی رابا شرایط فردی مددجو پس از آزادی تطبیق نماید بدین معنا که حسب تعریف ارائه شده در آئین نامه و به زعم نگارنده فرد مددجو چه داخل زندان حین تحمل مجازات و چه بس از آزادی در مقابل آماجی از مشکلات و فشارهای جسمی و روانی بوده و تنها حامی خود را مددکار می داند و مددکار است که می بایست به تنهایی مشکلات را به دوش کشیده و در صدد رفع مشکل مددجو برآمده و شرایط پذیرش وی را پس از آزادی از زندان در جامعه مهیا سازد ، اینجاست که یکی از مهمترین مراحل و فرایند مددکاری یعنی مرحله پیگیری خود را نمایان می سازد.

شمس (1382)در کتاب «رویکردجدید به نظام زندانبانی بازگشت سعادتمندانه»در خصوص پیچیدگی و مشکلات حرفه مددکاری در زندان در مقایسه با ارائه خدمات مددکاری در سایر مؤسسات رفاهی و اجتماعی می نویسد:

«بر خلاف مددکاری در سایر مؤسسات مددکاران اجتماعی زندان کلیه مراحل تحقیق ، بررسی و یافتن راه حل های مشکل مددجویان را باید به تنهائی به دوش بکشند. در مؤسسات مختلف رفاه اجتماعی که به نوعی خدمات مددکاری را ارائه می دهند شخص مددجو انسانی ست دارای مشکل خصوصی یا اجتماعی و خانوادگی که با مراجعه به آن مؤسسه مشکل خود را مطرح کرده و اصولاً شخص مددجونیز در روند جریان کار مددکاری برای رفع مشکل خود پابه پای مددکار اجتماعی با او یار و همراه است ولی حرفه مددکاری در زندان چنین ویژگی کلی را ندارد زیرا در زندانها و مراکز اقدامات تأمینی و تربیتی مددجو مجرمی است که جرمی مرتکب شده و یا متهمی است که در مظان اتهام جرمی واقع گشته ..... »3و مبرهن است وضعیت خود مددجو و فضای بسته زندان عملاً نمی تواند مددجو را با مددکار اجتماعی برای حل مشکلاتش همگام سازد.

از این رو فشارهای روانی و فرسودگی شغلی فوق العاده مددکاران اجتماعی زندان بواسطه همان عدم تحرک و پویایی مددجویان بعلت فضای بسته زندان و همچنین نگاه منفی جامعه به وی پس از آزادی از یک سو و بار مضاعف به دوش مددکاران (در کلیه فرایند مددکاری)در کنار سایر فاکتورهای آسیب زا و موانع موجود در مددکاری چون کمبود منابع انسانی ، نگرش همکاران قضائی و...... (که در جای خود به تشریح آن پرداخته خواهد شد)از سوئی دیگر؛همت و دقت نظر مسئولین ذی ربط را در بررسی مشکلات و فرسودگی شغلی مددکاران اجتماعی را بیشتر از بیش طلب               می کند .

اهمیت و کاربرد حرفه ی مددکاری در زندان :

بر اساس اهداف و شرح وظایف آئین نامه اجرایی مصوب 1379وظایف حرفه مددکاری گستره بسیاری وسیعی از ارتباط با فرد (مددجو)تا مجموعه اجتماع ومحیط بیرونی (خانواده مددجو، شاکی خصوصی حسب نوع جرم و بزه ارتکابی ، مراجع قضائی ، مسئولین زندان و سایر مؤسسات حمایتی ) را شامل می شود. در واقع مددکار پل ارتباطی مددجو از داخل اندرزگاه4 با محیط خارج آن می باشد تا جائی که به استناد ماده 237آئین نامه اجرایی سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور مصوب 1384 با اشاره به تماس منظم مددکار با محکومین جهت تسهیل در آماده سازی آنان به منظور بازگشت سعادتمندانه به زندگی و رفع مشکلات و حوائج مادی و معنوی آنان و خانواده شان از طریق مراجع ذی صلاح در ادامه همین ماده ضمن ممنوعیت هر گونه تماس سایر مأموران زندان با خانواده محکوم در تبصره همین ماده ارتباط مددکار با خانواده مددجو را با هماهنگی و اطلاع رئیس زندان مجاز می داند.5

این همه جدای از گستره حوزه فعالیت و وجود بار مضاعف به دوش مددکار نشان از اهمیت و حساسیت این حرفه داشته ، حرفه ای که دارای سوگند نامه و منشور اخلاقی است و فرد شاغل در آن می بایست پس از مطالعه و امضاء آن در پرونده پرسنلی وی درج شود و عامل به عمل آن باشد و از این رو می بایست دقت لازم در پذیرش و گزینش افراد داوطلب جهت اشتغال در این حرفه در کنار دانش ، مهارت و تخصص آنان ، در خصوص تعهد به الزامات اخلاقی نیز صورت پذیرد .

نکته قابل توجه دیگر در خصوص اهمیت ، جایگاه و کاربرد مددکاری اجتماعی درشورای طبقه بندی زندان6، ارتباط با مسئولین و مراجع قضائی و به یک معنای عام نقش و اهمیت مددکاری در کاهش جمعیت کیفری است ، چه اینکه مددکاران می توانند نظرات مؤثری درباره حل مشکل و تقاضا های مددجویان به شورای طبقه بندی ارائه نمایند آن چنانکه در بند 2 ماده 8 پیش نویس اصلاحیه آئین نامه مددکاری مصوب 1379نیز به توجه رئیس زندان ، شورای طبقه بندی و قاضی ناظر نسبت به نظرات کارشناسی مددکاران در قالب تیم توانمند سازی ( مددکار، روانشناس و کارشناس قضائی ) اشاره و تأکید شده است7 و مددکار،بواسطه آشنائی کامل با سبب شناسی بزه و از طرفی گستره ارتباطی با مددجو ، خانواده ، مسئولین زندان ، مراجع قضائی و همچنین مشکلاتی که در محیط زندان برای مددجو وجود دارد  می تواند نقش بسزائی در تصمیم گیریها و مصوبات شورا داشته باشد و با اظهار نظرهای دقیق کارشناسی و در چارچوب اصول مددکاری به شورا ( شامل رئیس زندان ، قاضی ناظر ، و...... ) در خصوص اعطای امتیازها و حتی در بیرون از زندان در مراجع قضائی در خصوص اعمال امتیازهای پیش بینی شده در قوانین جاری چون آزادی مشروط، عفو، تخفیف مجازات در راستای بسترسازی جهت بازگشت مجدد به جامعه بعد از محکومیت قطعی مؤثر باشد. قبل از محکومیت مددجو و حین فرایند دادرسی نیز مددکاری از این پتانسیل بالقوه برخوردار است تا با ارائه پرونده شخصیتی و نظرات کارشناسی قاضی صادر کننده رأی را از ویژگیهای شخصیتی مددجو (مجرم) آگاه نموده تا به هنگام صدور رأی در راستای اجرا و پیشبرد سیاستهای کاهش جمعیت کیفری و حبس زدائی قاضی بهترین تصمیم را نسبت به متهم اتخاذ نماید موردی که در اغلب ممالک پیشرفته صورت می پذیرد و در کشورمان متأسقانه جز در مواردی اندک (آن هم در حوزه بزهکاری اطفال و نوجوانان )شاهد موارد دیگری نیستیم .

اشاره :

با نگاهی به مشاغل و حِرَف مختلف مشاهده  می گردد هر شغل و حرفه ای سختی ها و مشکلات خاص خود را داشته و دارای محدودیت ها و چالش های مختص به خود است که این مقاله سعی در بررسی محدودیت ها و چالش های فرا روی موجود در حرفه خطیر مددکاری اجتماعی خاصه در حوزه زندانبانی دارد ؛ حرفه ای که در کشور عزیزمان روز مبارک و فرخنده میلاد ابر مددکار عالم هستی حضرت علی (ع) را به خود اختصاص داده و روز میلاد آن حضرت (ع) به نام این حرفه نیز نامگذاری شده است . حرفه ای که فرد شاغل در آن علاوه بر داشتن تخصص ، دانش و مهارت در چارچوب انجام وظایف قانونی و سازمانی خود ، وجدان و عشق به هم نوع و پذیرش بی قید و شرط و انسان دوستی نیز جز کار ابزارهای اصلی وی محسوب می شود .

مددکاری اجتماعی در زندان:

با توجه به کثرت تعاریف ارائه شده در خصوص مددکاری اجتماعی ارائه تعریفی جامع و مانع از آن مشکل به نظر       می رسد لیکن در اینجا به جهت آشنائی ذهن خواننده محترم به تعریفی بر گرفته از تعاریف ارائه شده بسنده              می گردد؛موسوی چلک (1385) در کتاب «مددکاری اجتماعی»ضمن تشریح نکات اساسی در این تعریف در این باره می نویسد:«مددکاری اجتماعی حرفه ای است مبتنی بر دانش ، اصول ، مهارت ، روشها که هدف از آن کمک به افراد ، گروه ها و جامعه است تا بتوانند با تکیه بر توانائی ها و امکانات موجود برای حل مشکل و رفع نیاز اقدام کنند و به استقلال نسبی و رضایت خاطر فردی دست یابند »1

در آئین نامه اجرائی مددکاری اجتماعی سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور مصوب 1379 و اخیراً نیز در پیش نویس اصلاحیه همان آئین نامه مذکور ، مددکاری اجتماعی در زندان اینگونه تعریف شده است : « تلاش در جهت فراهم نمودن زمینه هدایت معنوی و مادی مددجو و شناخت توانائی ها و مشکلات مددجو و سعی در بهره ور نمودن استعدادها و چاره جوئی نارساییها و مشکلات روانی ، اجتماعی و اقتصادی مددجو و تلاش در جهت تطبیق مقتضیات اجتماعی با شرایط فردی مددجو ، فراهم آوردن شرایط پذیرش اجتماعی مددجو و سازگاری اجتماعی وی»2

با دقت در تعریف ارائه شده تفاوت طیف و گستره کاری مددکاری در زندان در مقایسه با سایر مؤسسات چون بهزیستی ، کمیته امداد، بنیاد شهیدو امور ایثارگران ، بیمارستانها و...... و همچنین پیچیدگی این حرفه و مشکلات و چالش های موجود بر سر راه آن مشخص گردیده و می توان با نگاه آسیب شناسی شغلی و حرفه ای این حرفه را در حوزه زندانبانی مورد مداقه قرار داد؛ چه اینکه در زندان بواسطه فضای بسته و محدودیت های موجود در آن برای مددجو (زندانی)عملاً میسر نیست که پا به پا و همدوش با مددکار در صدد حل مشکل برآید و مددکار علاوه برداشتن دانش ، اصول ومهارتهای لازم وبا در نظر داشتن امکانات موجود می بایست در صدد شناخت توانائی ها و مشکلات موجود مددجو وحل مشکل وی برآمده و از همه مهم تر اینکه به واسطه اثرات و تبعات روانی اجتماعی حبس و زندان (که بر کسی پوشیده نیست)و برچسبی که بواسطه سابقه کیفری (جدای از بررسی عوامل و سبب شناسی گرایش به بزه و جرم که مقالی دیگر را طلب می کند)فرد مددجو از سوی جامعه و حتی خانواده خود پس از بازگشت با آن روبرو خواهد شد، وظیفه مددکار علاوه بر تقویت سازگاری اجتماعی مددجو این است که مقتضیات اجتماعی و شرایط پذیرش اجتماعی رابا شرایط فردی مددجو پس از آزادی تطبیق نماید بدین معنا که حسب تعریف ارائه شده در آئین نامه و به زعم نگارنده فرد مددجو چه داخل زندان حین تحمل مجازات و چه بس از آزادی در مقابل آماجی از مشکلات و فشارهای جسمی و روانی بوده و تنها حامی خود را مددکار می داند و مددکار است که می بایست به تنهایی مشکلات را به دوش کشیده و در صدد رفع مشکل مددجو برآمده و شرایط پذیرش وی را پس از آزادی از زندان در جامعه مهیا سازد ، اینجاست که یکی از مهمترین مراحل و فرایند مددکاری یعنی مرحله پیگیری خود را نمایان می سازد.

شمس (1382)در کتاب «رویکردجدید به نظام زندانبانی بازگشت سعادتمندانه»در خصوص پیچیدگی و مشکلات حرفه مددکاری در زندان در مقایسه با ارائه خدمات مددکاری در سایر مؤسسات رفاهی و اجتماعی می نویسد:

«بر خلاف مددکاری در سایر مؤسسات مددکاران اجتماعی زندان کلیه مراحل تحقیق ، بررسی و یافتن راه حل های مشکل مددجویان را باید به تنهائی به دوش بکشند. در مؤسسات مختلف رفاه اجتماعی که به نوعی خدمات مددکاری را ارائه می دهند شخص مددجو انسانی ست دارای مشکل خصوصی یا اجتماعی و خانوادگی که با مراجعه به آن مؤسسه مشکل خود را مطرح کرده و اصولاً شخص مددجونیز در روند جریان کار مددکاری برای رفع مشکل خود پابه پای مددکار اجتماعی با او یار و همراه است ولی حرفه مددکاری در زندان چنین ویژگی کلی را ندارد زیرا در زندانها و مراکز اقدامات تأمینی و تربیتی مددجو مجرمی است که جرمی مرتکب شده و یا متهمی است که در مظان اتهام جرمی واقع گشته ..... »3و مبرهن است وضعیت خود مددجو و فضای بسته زندان عملاً نمی تواند مددجو را با مددکار اجتماعی برای حل مشکلاتش همگام سازد.

از این رو فشارهای روانی و فرسودگی شغلی فوق العاده مددکاران اجتماعی زندان بواسطه همان عدم تحرک و پویایی مددجویان بعلت فضای بسته زندان و همچنین نگاه منفی جامعه به وی پس از آزادی از یک سو و بار مضاعف به دوش مددکاران (در کلیه فرایند مددکاری)در کنار سایر فاکتورهای آسیب زا و موانع موجود در مددکاری چون کمبود منابع انسانی ، نگرش همکاران قضائی و...... (که در جای خود به تشریح آن پرداخته خواهد شد)از سوئی دیگر؛همت و دقت نظر مسئولین ذی ربط را در بررسی مشکلات و فرسودگی شغلی مددکاران اجتماعی را بیشتر از بیش طلب               می کند .

اهمیت و کاربرد حرفه ی مددکاری در زندان :

بر اساس اهداف و شرح وظایف آئین نامه اجرایی مصوب 1379وظایف حرفه مددکاری گستره بسیاری وسیعی از ارتباط با فرد (مددجو)تا مجموعه اجتماع ومحیط بیرونی (خانواده مددجو، شاکی خصوصی حسب نوع جرم و بزه ارتکابی ، مراجع قضائی ، مسئولین زندان و سایر مؤسسات حمایتی ) را شامل می شود. در واقع مددکار پل ارتباطی مددجو از داخل اندرزگاه4 با محیط خارج آن می باشد تا جائی که به استناد ماده 237آئین نامه اجرایی سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور مصوب 1384 با اشاره به تماس منظم مددکار با محکومین جهت تسهیل در آماده سازی آنان به منظور بازگشت سعادتمندانه به زندگی و رفع مشکلات و حوائج مادی و معنوی آنان و خانواده شان از طریق مراجع ذی صلاح در ادامه همین ماده ضمن ممنوعیت هر گونه تماس سایر مأموران زندان با خانواده محکوم در تبصره همین ماده ارتباط مددکار با خانواده مددجو را با هماهنگی و اطلاع رئیس زندان مجاز می داند.5

این همه جدای از گستره حوزه فعالیت و وجود بار مضاعف به دوش مددکار نشان از اهمیت و حساسیت این حرفه داشته ، حرفه ای که دارای سوگند نامه و منشور اخلاقی است و فرد شاغل در آن می بایست پس از مطالعه و امضاء آن در پرونده پرسنلی وی درج شود و عامل به عمل آن باشد و از این رو می بایست دقت لازم در پذیرش و گزینش افراد داوطلب جهت اشتغال در این حرفه در کنار دانش ، مهارت و تخصص آنان ، در خصوص تعهد به الزامات اخلاقی نیز صورت پذیرد .

نکته قابل توجه دیگر در خصوص اهمیت ، جایگاه و کاربرد مددکاری اجتماعی درشورای طبقه بندی زندان6، ارتباط با مسئولین و مراجع قضائی و به یک معنای عام نقش و اهمیت مددکاری در کاهش جمعیت کیفری است ، چه اینکه مددکاران می توانند نظرات مؤثری درباره حل مشکل و تقاضا های مددجویان به شورای طبقه بندی ارائه نمایند آن چنانکه در بند 2 ماده 8 پیش نویس اصلاحیه آئین نامه مددکاری مصوب 1379نیز به توجه رئیس زندان ، شورای طبقه بندی و قاضی ناظر نسبت به نظرات کارشناسی مددکاران در قالب تیم توانمند سازی ( مددکار، روانشناس و کارشناس قضائی ) اشاره و تأکید شده است7 و مددکار،بواسطه آشنائی کامل با سبب شناسی بزه و از طرفی گستره ارتباطی با مددجو ، خانواده ، مسئولین زندان ، مراجع قضائی و همچنین مشکلاتی که در محیط زندان برای مددجو وجود دارد  می تواند نقش بسزائی در تصمیم گیریها و مصوبات شورا داشته باشد و با اظهار نظرهای دقیق کارشناسی و در چارچوب اصول مددکاری به شورا ( شامل رئیس زندان ، قاضی ناظر ، و...... ) در خصوص اعطای امتیازها و حتی در بیرون از زندان در مراجع قضائی در خصوص اعمال امتیازهای پیش بینی شده در قوانین جاری چون آزادی مشروط، عفو، تخفیف مجازات در راستای بسترسازی جهت بازگشت مجدد به جامعه بعد از محکومیت قطعی مؤثر باشد. قبل از محکومیت مددجو و حین فرایند دادرسی نیز مددکاری از این پتانسیل بالقوه برخوردار است تا با ارائه پرونده شخصیتی و نظرات کارشناسی قاضی صادر کننده رأی را از ویژگیهای شخصیتی مددجو (مجرم) آگاه نموده تا به هنگام صدور رأی در راستای اجرا و پیشبرد سیاستهای کاهش جمعیت کیفری و حبس زدائی قاضی بهترین تصمیم را نسبت به متهم اتخاذ نماید موردی که در اغلب ممالک پیشرفته صورت می پذیرد و در کشورمان متأسقانه جز در مواردی اندک (آن هم در حوزه بزهکاری اطفال و نوجوانان )شاهد موارد دیگری نیستیم .

آسیب شناسی مددکاری اجتماعی در سازمان زندانها ( چالش ها و موانع ) :

از منظر آسیب شناسی چالشها و موانع موجود فرا روی مددکاری اجتماعی در زندانها را  می توان در دو بعد درون محیطی و بیرون محیطی مورد مطالعه قرار داد.

عوامل درون محیطی:

مجموعه عواملی هستند که در داخل زندان می توانند فرایند مددکاری و ارائه خدمات این حرفه را دچار چالش نموده و به مخاطره اندازد که می توان به موارد زیر اشاره نمود :

-کمبود فضای فیزیکی مناسب به منظور انجام مصاحبه های فردی و مشاوره گروهی و بطور کلی فرایند کار با فرد و گروه مددجویان و نبود امکانات و شرایط لازم جهت ارائه خدمات مددکاری تا جائی که در اکثر زندانها مشاهده            می گردد چندین نفر مددکار در یک اتاق استقرار داشته و این مسئله مددجو را جهت بیان مسائل محرمانه خود دچار مشکل ساخته و کارمددکار را نیز جهت ایجاد رابطه حسنه مبتنی بر رازداری و اعتماد سازی  دچار نقصان می نماید و علی رغم اعلامهای مختلف بصورت کتبی در قالب ارائه مقالات در جراید و همایشهای مرتبط با موضوع مددکاری و چه به صورت شفاهی طی بازدید های مسئولین ذی ربط متأسفانه شاهد تحول و اتفاق جدی و چشمگیر در خصوص ارائه تمهیدات اثر بخش از سوی مسئولین نبوده و نتیجه آن شده که در عمل جهت عملیاتی و اجرائی نمودن آئین نامه مددکاری ( اهداف ووظایف ) دچار ضعف شدید هستیم .

-باستناد تبصره ماده 38 آئین نامه8  سازمان که مدیران کل هر استان را مکلف نموده تا بودجه ای را به صورت تنخواه جهت جلب رضایت شاکی و بدهی های محکومین مالی تا سقف دومیلیون ریال را در اختیار واحدهای مددکاری هر ندامتگاه قرار دهند این امر عموماً لحاظ نگردیده و در موارد خاص و نادر نیز متأسفانه میزان تنخواه به نسبت حجم تقاضاهای مددجویان بسیار ناچیز می باشد .

-با نگاهی به آمار زندانیان در زندانهای کشور و حجم تقاضاها و مشکلات آنها فراوانی مددکاران اجتماعی شاغل در زندانها جهت ارائه خدمات به مددجویان از حجم بسیار پائینی برخوردار است به عبارتی فراوانی تعداد زندانیان به نسبت مددکاران بیشتر است ، به نقل از ربیعی و اسلامی مقدم (1388)9 در سال 1386مجموعاً 702نفر به عنوان و نام مددکار اجتماعی در سازمان زندانها به ارائه خدمات به مددجویان (زندانیان )کشور که فراوانی آنها متجاوز از 150000نفر میباشند می پردازند بعبارتی با یک حساب سرانگشتی در ازای هر 213 نفر مددجو یک مددکار .

با توجه به نسبت فوق و اینکه مددجو که مددکار را پل ارتباطی خود با داخل زندان و خارج از آن قلمداد نموده و بعبارتی موجز مددکار را تنها حلال مشکلات خود می داند و بارمضاعف بر دوش مددکار و حتی فراتر از توان وانرژی وی ، چه در پیش خواهد داشت ؟ماحصل آن می تواند چیزی جز ایجاد فشارهای جسمی و روانی ، فرسایش شغلی و حتی زمینه بروز اختلالات شایع روانی در سطح نوروتیک و سایکوتیک باشد؟ البته شایان ذکر و مایه خرسندی و مسرت است که در پیش نویس اصلاحیه آئین نامه اجرائی مددکاری زندانها مصوب 1379ضمن تجدید نظر در ساختار مددکاری اجتماعی و با معرفی تیم توانمند سازی (متشکل از مددکار، روان شناس، و کارشناس قضائی) پیش بینی نموده شده که بخشی از وظایف این حرفه که در اصل و ماهیتاً هم در چارچوب تخصصی این رشته نبوده (همچون دریافت و ثبت درخواستهای حقوقی ، پیگیری پرونده قضائی ، ارائه مشاوره و معاضدت های حقوقی و....)که تا بیش از این بر عهده مددکار بوده و مددکاران در بسیاری از موارد ذکر شده خارج از تخصص و دانش رشته تحصیلی و شغلی خود و از طریق خطا و آزمون و یا مطالعات جنبی خود پاسخگوی چنین مطالبات مددجویان در این حوزه بودند و هستند برداشته شود و به کارشناس قضائی واگذار گردد که می بایست در انتظار عملی شدن این اصلاحیه آئین نامه ماند و شاهد بود که تا چه سطحی شکل عملیاتی و اجرائی به خود خواهد گرفت .

-نکته دیگر که می توان از آن به عنوان چالش جدی در تشدید وضعیت آسیب زای مددکاری در زندانها ذکر نمود عدم استفاده صحیح از افراد و نابجا گماری آنان در پست های مددکاری اجتماعی است بطوری که به نقل از ربیعی و اسلامی مقدم ( 1388) از 620 پست مددکاری اجتماعی تنها تعداد کمی فارغ التحصیل رشته مددکاری اجتماعی هستند و این عدم دقت در پذیرش و گزینش و بکارگیری افرادی که حائز شرایط نبوده و دارای تحصیلات غیر مرتبط با حوزه کاری مددکاری همچون رشته های الهیات ، مطالعات خانواده ،‌دبیری علوم اجتماعی و...... میباشند خود می تواند سبب ساز بروز موانع و مشکلات در فرایند مددکاری در زندانها گردد و از این رو بر مسئولین ذی صلاح در این حوزه ( منابع انسانی ) فرض و شایسته است تا در سیاستگزاریها به منظور تأمین منابع انسانی در این حرفه خطیر اهتمام بیشتری نمایند .

-نکته آخر در بخش موانع درون محیطی باید اذعان داشت که هنوز با گذشت بیش از 30 دهه از فعالیتهای مددکاری در زندانها و با همه فرازها و فرودها و کاستی ها هنوز مددکاری و فرد شاغل در این حرفه که در کشور ایران اسلامی روز میلاد حضرت علی (ع) ابر مددکار عالم هستی را به نام این حرفه نامگذاری شده جایگاه واقعی خود را چه در داخل زندان ( بین مسئولین واحدها) و چه در بیرون از زندان ( خاصه مراجع قضائی ) آنچنان که شایسته و سزاوار است پیدا ننموده و مددکار در مواردی دچار تداخل نقش و تضاد نقش در برخورد با مددجویان میشود مددکاری که در پرتو سوگندنامه مددکاری و منشور اخلاقی در چارچوب اصول مددکاری بدون چشمداشتی در صدد حل مشکلات مددجویان بر می آید در مواردی در مظان انواع اتهام قرار می گیرد!جائی بسی تأسف است و شایسته است همه مسئولین و اولیای مرتبط با این حوزه همگام با مددکاران در پی شفاف سازی و از بین بردن چنین نگرش ناپسندی نسبت به مددکاران برآیند.

عوامل بیرون محیطی

همسو با عوامل درون محیطی که هر کدام می توانند به نوبه خود ساختار مددکاری اجتماعی در زندان را دچار آسیب نمایند عوامل دیگری در بیرون از زندان نیز اسباب چالش ها و موانعی در فرایند مددکاری می توانند تأثیر گذار بوده و فرایند آن را به مخاطره اندازند از جمله موانع تأثیر گذار بیرون محیطی جدای از عدم پذیرش مددکاری از سوی اطرافیان ( خاصه در مبحث جلب رضایت شاکی خصوصی و اولیای دم که از وظایف مددکاری در آئین نامه پیش بینی شده است )بواسطه عدم شناخت صحیح و ضعف در اطلاع رسانی مراجع ذی صلاح و حتی خود همکاران مددکار در معرفی ، اهداف و شرح وظایف این شغل در سطح جامعه و اقشار مختلف ، مهمتر از آن جایگاه و وضعیت مددکاری و مددکاران در محاکم قضائی است بطوری که علی رغم آن که چه در آئین نامه اجرائی مددکاری مصوب 1379 و چه پس از آن در پیش نویس اصلاحیه آئین نامه مذکور بخشی از امور چون پیگیری پرونده حقوقی که تا پیش از این بر عهده مددکار اجتماعی بوده و از وظایف کارشناس حقوق قضائی لحاظ گردیده است و شرح وظایف پست سازمانی مددکاری تعامل و مراجعه به مراجع قضائی می باشد ونیز در بند 1 ماده 8 پیش نویس مذکور محاکم قضائی و قضات مؤظف به حفظ حرمت تیم توانمند سازی و استماع نظرات کارشناسی و اجرای پیشنهادات آنان در حد مقدورات قانونی شده اند، متأسفانه شاهد تعاملات حرفه ای سازنده و مطلوب از سوی قضات دادگاهها و دادسراها و کارکنان شعبات و اجراهای احکام کیفری ، انقلاب و حقوقی نیستیم تا جائی که در مواردی سوای ازعدم حفظ وصیانت حرمت مددکاری و فرد شاغل در این حرفه ، مددکار مورد تهدید به بازداشت از سوی قضات قرار می گیرد و چنانچه حسب نیاز و درخواستهای مکرر زندانی و فشار مضاعف بر روی مددکار اجتماعی  به منظور پیگیری پرونده مددجو(زندانی)چند بار به شعبه ای مراجعه شود در خوش بینانه ترین وضعیت اعلام می دارند که چه رابطه ای با مددجو داشته و از نسبت نسبی یا سببی مددکار با مددجو سؤال می کنند و گاهی مددکار را وکیل می پندارند و متأسفانه تفکیکی بین مددکار و وکیل قائل نبوده و فراتر از آن با برخوردهای سردو منفعلانه ای که شایسته این حرفه و فرد شاغل در آن نیست به وی لقب کار چاق کن یا کار راه انداز می دهند !11در حالیکه تعامل بین مددکار و قضات و سایر کارکنان شعبات در اکثر کشورهای دنیا تعریف ، پذیرفته و تعیین شده است و قضات می توانند در چارچوب قانون از نقطه نظرات کارشناسی مددکاران در صدور رأی نهائی بهره گیرند و این نوع نگرش منفی نسبت به مددکاران جای بسی تأسف همراه تأمل اندیشه دارد. البته ذکر این نکته نیز لازم است که انسان جایز الخطاست و مددکار هم در درجه اول انسان است و ممکن است خواسته یا ناخواسته مرتکب اشتباه و در مواردی نیز سوء استفاده  از موقعیت خویش گردد که در جای خود می بایست از طریق مراجع ذی صلاح و مربوط پیگیری و حسب ضرورت مورد بازخواست و مجازات قرار گیرد چه اینکه قدم نهادن در این حرفه به  واقع شایستگی ، تعهد، لیاقت و پایبندی به اصول اخلاقی خود را می طلبد و از این رو همان طور که قبلاً نیز ذکر شد و به جهت اهمیت آن مجدد مورد تأکید قرار          می گیرد در پذیرش و گزینش داوطلبان این رشته شغلی می بایست دقت و همت تمام و کمال به کار بسته شود.

به جای کلام آخر :

در درمان هر عارضه و بیماری اعتقاد بر آن است که نصف فرایند درمان را می بایست در تشخیص ( شناخت اسباب پیدایی مشکل وبیماری ) جستجو نمود، از این رو در بحث آسیب شناسی وضعیت مددکاری اجتماعی در سازمان زندانها با مطالعه و مداقه در عوامل ، موانع و چالشهای فرا روی آن و تلاش جهت کنترل و رفع این نابسامانی ها گامهایی مؤثر جهت بهبود وضعیت این حرفه برداشت لیکن آنچه مهم به نظر می رسد آن است که با تکیه بر تجارب گذشته این حرکت ها نمی بایست صرفاً در حد برگزاری همایش و به  شکل مقطعی و گذرا باشد ، در کشوری که داعیه آن  زندانبانی اسلامی و اصلاح فرد است و با نگاهی به تاریخچه علم مددکاری اجتماعی در ایران و جهان مشخص               می گردد که اصول اساسی آن کاملاً بر گرفته از تعالیم و اخلاق اسلامی ست ،بر همه مسئولین ، مدیران و سیاستگزاران این حوزه شغلی در گستره و سیعی تغییر نگرش و تجدید نظر در ساختار ادارای مددکاری ، دقت در پذیرش و گزینش داوطلبان این حرفه از حیث تخصص همراه تعهد ، ارتقای سطح نرم افزاری و سخت افزاری مددکاری از یک سو ، ترتیب نشست های تخصصی قضات و مددکاران ، آموزش ضمن خدمت قضات و کارکنان دستگاه قضائی به منظور آشنائی با ضرورت ، اهداف و شرح وظایف مددکاری در زندان از سوی دیگر ، انجام تحقیقات میدانی با استفاده از روش علمی تحقیق چون زمینه یابی ، اقدام پژوهشی و....  بایسته  است کمر همت بندند که در این مسیر مددکاران اجتماعی زندانها نیز می بایست تمام مساعی خود را با جدیت بیشتر از بیش بکار گیرند و با پایبندی به منشور اخلاقی این حرفه بسان مبارزی نستوه و عاشقی واله و شیدا بدون خستگی در مقابل موانع ثابت قدم و استوار بمانند چه اینکه :‌

    در ره منزل  لیلی که خطرهاست در آن

                    شرط اول قدم آن است که مجنون باشی                    

 

و به قول سهراب سپهری :

 چشمها را باید شست           جور دیگر باید دید

 

 

    رضا معصومی

                           

 


 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
علی اصغر مهرآبادی جمعه 30 بهمن‌ماه سال 1394 ساعت 08:45 ب.ظ

سلام مطالب بسیار ارزنده ای بود بسیار استفاده بردیم کاش میتوانستم باشما ارتباط داشته از نظراتتان استفاده میکردم . مهرآبادی . مددکاری زندان رجایی شهر .

سلام و سپاس ایمیل من danaeifar.morteza@yahoo.com در خدمتتون هستم

ساناز علی پور چهارشنبه 5 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 11:29 ب.ظ

سلام ممنون واقعا عالی بود من هم رشته ام مددکاریه قضاییه واقعا استفاده کردم ازش.

مددکاری قضایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خواهش میکنم

شیرین دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:10 ب.ظ

این دیگه چه زبونیه!!!
جل الخالق!!!

فکر اکم لکی باشه

t.n.t پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:34 ب.ظ

ونظرت چوین سیل بکم خوه
هرچه مشورمه هر جوره!
هویچ فرقی نمکه گیون مددکار اشتباهی

فکر بکم باید ا سهراب سپهری بپرسین
ولی یه مزانم تا وژت نت چملت شوردیای و جور تر بوینی شوردانه ظاهری فایده نره و هویچ تغییری پیا نکه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد