پس به اشتراک بگذار و خودت هم شرکت کن
شرکت کن به نفع 440 کودک کار تحت حمایت انجمن تا اتفاق آغاز بشه»
در سال های گذشته هر روزه شاهد درج خبر های زیادی در جراید و روزنامه ها در مورد جرایمی بوده ایم که به نوعی به اقتصاد جامعه ربط داشته اند مثل کلاهبرداری های کلان اقتصادی ،کلاهبرداری های اینترنتی ، فساد های مالی ، سرقت های مسلحانه و غیر مسلحانه، زورگیری ها و ...
هر چند تعداد این گونه جرایم زیاد بوده و در حال حاضر نیز با توجه به شرایط اقتصادی کشور و فشار بر قشر های آسیب پذیر جامعه بنا بر آمار نیروی انتظامی، بعضی از این جرایم از جمله زورگیری ها و سرقت های خرد نیز رو به افزایش می باشد اما در این جا به چهار مورد از این جرایم با هدف بررسی تفاوت آن ها پرداخته می شود :
ماجرای اول مربوط به شهرام جزایری است بسیاری از مردم ایران نام شهرام جزایری را شنیده اند. جوان 29 ساله ای که در سال 1381 به اتهام دادن رشوه ، گرفتن تسهیلات بانکی کلان و عدم به کارگیری این تسهیلات در امور مربوطه و... دستگیر شد و مدت زیادی تیتر روزنامه ها و مطبوعات بود اما پس از محاکمه از این اتهامات تبرئه شد. وی در حال حاضر به جرم خروج غیر قانونی از مرز و جعل کارت پایان خدمت در زندان به سر می برد.
ماجرای سوم مربوط به دو جوان به نام های علیرضا 22ساله و محمد علی 20 ساله است که به جرم 4 فقره زورگیری به اعدام محکوم گردیده بودند. حکم اعدام این مجرمان کوچک در تاریخ یکم بهمن ماه در پارک هنرمندان تهران در مقابل دیدگان تعداد کثیری از مردم اجرا گردید.
و ماجرای آخر مربوط به جوان 29 ساله شیرازی است که به جرم سرقت و برقراری رابطه نامشروع به قطع ید ، 3 سال زندان و پرداخت جریمه نقدی محکوم گردیده بود که حکم قطع ید وی در تاریخ پنجم بهمن ماه در ملا عام اجرا گردید.
پس از یاد آوری این چهار ماجرا و صدها ماجرای مشابه دیگری که اکثر مردم ایران به یاد دارند ، سوالاتی پیش می آید:
چه تفاوتی بین جرایمی از نوع دو ماجرای اول با جرایمی از نوع دو ماجرای پایانی وجود دارد؟
آیا جرم ها متفاوت است یا مجرمان آن ها؟
خسارت کلاهبرداری و سرقت از چندین میلیون نفر بیشتر است یا سرقت از چندین نفر؟
چرا بین سرعت اجرای احکام تفاوت زیادی وجود دارد؟
در پاسخ به سوال اول و دوم باید گفت که تمامی این جرایم از لحاظ ارتباط با اقتصاد جامعه مشابه بوده اما از دید قانون گذاران و اصطلاحات قانونی شاید تفاوتی در تعریف این جرایم وجود داشته باشد اما به طور کلی می توان گفت جرایمی همانند دو ماجرای اول در سطح کلان تر و جرایمی مانند ماجراهای پایانی در سطح خرد اتفاق افتاده اند.
در پاسخ به سوال سوم می توان گفت که قطعا جرایمی که در سطح کلان اتفاق می افتند خسارت و آسیب بیشتری را به همراه دارند اما شاید این خسارات برای عموم مردم محسوس نباشد و در مقابل جرایمی مانند زورگیری های خشن به دلیل رعب و وحشتی که در میان مردم ایجاد می کنند افکار عمومی را بیشتر تحت تاثیر قرار می دهند اما نکته ای که اینجا قابل ذکر است این است که بهتر است قوه قضائیه علاوه بر توجه به تاثیری که جرایم بر افکار عمومی می گذارند که این توجه قابل تقدیر نیز می باشد به میزان خسارت جرایم نیز توجه نماید و به این مورد نیز در تعیین حداقل و حداکثر مجازات توجه نماید.
در پاسخ به سوال آخر باید گفت مورد دیگری که این ماجراها را از یکدیگر متفاوت کرده است سرعت رسیدگی به این پرونده ها بوده است البته قوه قضائیه دلیل این امر را تاثیری که این جرایم بر روی افکار عمومی گذارده و افکار عمومی را جریحه دار کرده است عنوان می کند اما در مورد اعدام دو جوان زورگیر و جرایم مشابه به نظر می رسد رسانه یی شدن این جرایم به دلیل رعب آور بودنشان در سرعت رسیدگی و نتیجه نهایی حکم بی تاثیر نبوده است.
اما حال این سوال پیش می آید که چرا اکثر مردم از اعدام این دو جوان زورگیر خشنود نشدند؟
در پاسخ به این سوال باید گفت که اکثر مردم از اینکه فقط مجرمان خرد و یا کسانی که ماجرای آن ها رسانه ای می شود سریعا محاکمه شده و حکم آن ها اجرا گردد راضی نمی شوند و توقع آنان این است که این اقدامات مثبت و قابل ستایش مسؤلین انتظامی و قضائی در سایر موارد نیز تکرار شود تا جامعه از اثرات مثبت آن برخوردار شود بهتر است به سایر جرایم و جرایم دانه درشت ها نیز به همین سرعت رسیدگی شده و احکام آنان اجرا گردد تا شک و شبه ای در مورد رفتار قوه قضائیه پیش نیاید همچنین وجدان جمعی نیز در این صورت راضی تر خواهد بود.
مورد دیگری که در این قبیل جرایم باید مد نظر قرار گیرد این است که از آنجایی که طبق آمار نیروی انتظامی جرایم خشن رو به افزایش است بهتر است از متخصصان علوم اجتماعی نظیر مددکاران اجتماعی، روان شناسان، جامعه شناسان و ... برای ریشه یابی این قبیل جرایم استفاده شود زیرا تا زمانی که به جای توجه به علت ها صرفا به معلول ها توجه شود و با آن برخورد گردد هیچ موقع نباید انتظار کاهش و یا حل این مسائل را داشته باشیم در حال حاضر دید و نگاه به مسائل اجتماعی به صورت سیستمی است یعنی باید به نقش فرد ، خانواده و جامعه در مسائل پرداخته شود تا پس از مشخص شدن نقش هر کدام از آن ها، به اندازه نقشی که در مسائل اجتماعی دارند مسئولیت نیز متقبل گردند.
در پایان بهتر است به شعار پیشگیری بهتر از درمان است از جانب مسئولین مربوطه توجه گردد و با ایجاد زیر ساخت های اقتصادی و اجتماعی لازم ، پر کردن اوقات فراغت جوانان و نوجوانان با سرگرمی های سالم و سازنده ، فراهم کردن شرایط و امکانات ازدواج برای جوانان، اشتغال جوانان و ... از بروز چنین جرایمی پیشگیری گردد.
مرتضی دانائی فر – مددکار اجتماعی
دستانت را به من بده ، می خواهیم برای قلب های کوچک و شکسته خانه ای بسازیم....
سلام دوست خوب من
این که میگیم قصه نیست، داستان نیست، حکایت واقعی بچه هایی است که مثل من و تو خوشبخت نبودن تا در آغوش پرمهر پدر و مادر رشد کنن و بزرگ بشن.
حکایت بچه هایی است که دست روزگار از بدو تولد باهاشون سر ناسازگاری ساز کرد. بچه هایی که مادر و پدراشون یا فوت کردن یا معتاد شدن یا آواره خیابون شدن.
.:
بچه هایی که اگه من و تو برحسب وظیفه حمایتشون کنیم هر کدومشون می تونن آینده ای درخشان داشته باشند.
من و تو می تونیم بی تفاوت نباشیم.
من و تو می تونیم به بچه هایی که نمیشناسیمشون شادی بدیم، کمک کنیم تا به جای خیابون، خونه داشته باشند، به جای سرگردونی، به مدرسه برن. من و تو می تونیم کمک کنیم به این بچه ها، بدون اینکه نسبت خونی با ما داشته باشند.
می تونیم با یه قدم کوچیک در این راه، اونا رو و خودمونو سرشار از عشق و محبت کنیم بدون اینکه نیاز به تلاش جانکاه داشته باشیم.
من و تو به حسب وظیفه می تونیم تمام بچه های سرزمینمونو بچه های خودمون بدونیم و اونا تمام پدر مادرا و دختر پسرای شهر رو خانوادهء خودشون بدونن.
برای همین ما به همراه دوستانمون در "جمعیت خیریه تولد دوباره" تصمیم به برگزاری یه بازارچه خیریه به نفع این کودکان کردیم.
بازارچه ما ورودی نداره و قدم همه روی چشم ماست. جای پارکم زیاد هست. غذاهای ایرانی مون خونگیه و دست پخت خانومای کدبانو و هنرمنده. فست فود هم داریم. اونم از انواع و اقسامش. شیرینی، دسر، نوشیدنی، سالاد بار و تنقلاتم تدارک دیده شده. غرفه بازی و گریم کودک هم برای بچه های گلی که میان اونجا در نظر گرفته شده. غرفه های غیر غذایی مون شامل لباس و کفشو و زیورآلات و انواع و اقسام محصولات هنریه.
هنرمندای دوست داشتنی ای هم مثل "مهتاب کرامتی" و چند نفر دیگه حمایت خودشون رو از بازارچه ما اعلام کردن. حتی "سامان گلریز" هم قراره بیاد و تازه کلی مسابقه آشپزی هم برامون تدارک دیده.
خلاصه همه چیز تدارک دیده شده تا به مهمونامون خوش بگذره
باور کنین یه گروه 20 نفره برای این بازارچه شبانه روز دارن زحمت می کشن. یه مقداری هم هزینه کردیم. اما همه این زحمتا اگه بدون حمایت شما باشه نتیجه مطلوبی نداره.
زمان پنج شنبه و جمعه آخر بهمن یعنی 26 و 27 بهمن ساعت 10 صبح تا 9 شب
مکان: شهرک غرب، فاز 2، خیابان هرمزان، ورودی برج 11 ، سالن اجتماعات