یک مددکار اجتماعی: 
دانایی فر:جشنواره ازدواج ضرورت تشابه فرهنگی خانواده‌ها را گوشزد کند
یک مددکار اجتماعی معتقد است با وجود تحولات فرهنگی هنوز خانواده و فرهنگ‌های خانوادگی نقش مهمی در زندگی افراد دارد. از همین رو جشنواره ملی ازدواج و خانواده جوان باید بی‌توجهی به این عناصر مهم آن هم در امر خطیری مانند ازدواج را به جوانان گوشزد کند.
به گزارش ستاد خبری جشنواره ازدواج و خانواده جوان «مرتضی دانایی فر» با بیان این مطلب گفت: «بی‌شک ازدواج بزرگ‏‌ترین و مهم‏‌ترین حادثه زندگى هر انسانی است و موفقیت یا شکست در آن سرنوشت ساز است. ازدواج و زندگى مشترک وقتى ثمر بخش، سودمند و ماندگار است که روحیه‏‌ها، غرایز و طرز تفکر دو طرف، همسو و نزدیک باشد. در غیر این صورت، ریسمان وحدت و یگانگى به ضعف و سستى مى‏گراید و سرانجام گسسته مى‏شود. این همسویی، یگانگی و وحدت در روحیات، طرز تفکر و شرایط اجتماعی و خانوادگی، هم کفو بودن نیز نامیده می‌شود که دین مبین اسلام و تمامی مشاورین نیز در مورد ازدواج بدان (هم کفو بودن دختر و پسر) تاکید دارند. یکی از مصادیق هم کفو بودن دارای فرهنگ نزدیک یا مشابه بودن است. فرهنگ یعنی چه؟ فرهنگ یعنی باید‌ها و نبایدهایی که به ما می‌گوید چه چیزی درست است و چه چیزی غلط. فرهنگ به ‌معنای مجموعه آداب و رسوم، سنت‌ها، اخلاقیات، مراسم‌ها و... یک قوم و ملت است. از آنجا که فرهنگ‌ها با هم متفاوت هستند، باید‌ها و نبایدهای آن‌ها نیز فرق می‌کند. حتی گاهی نباید یکی، باید دیگری است.» 
وی افزود: «با وجود این تاکید و توصیه‌ها در حال حاضر به دلیل افزایش سطح تحصیلات دختران و همچنین قبولی دانشجویان در شهر‌های دیگر، شاهد افزایش ازدواج‌های بین فرهنگی هستیم. همچنین با توجه به تحولات فرهنگی در دهه‌های گذشته، بیشتر جوانان به دنبال عدم تبعیت از فرهنگ سنتی والدین خود، در اکثر مسائل زندگی خود به خصوص ازدواج هستند و ازدواج به سبک سنتی را نمی‌پسندند و ترجیح می‌دهند خود شریک آینده زندگیشان را انتخاب کنند. به همین دلیل مراحل آشنایی و حتی قرار و مدارهای عقد و عروسی توسط خود زوجین گذاشته می‌شود. اکثر خانواده‌ها نیز پیرو جو روشنفکری جامعه (روشنفکر مآبانه) از این روند تبعیت نموده و موافق این نوع آشنایی‌ها هستند و معمولا به گفتن این جملات معروف و کلیشه‌ای مانند: «مهم خودشونن، این دو تا می‌خوان با هم زندگی کنن» «خودشون همدیگرو بپسندند ما حرفی نداریم» بسنده می‌کنند. اما از آنجایی که این تفکرات و اقدامات روشنفکرگرایانه، حبابی بیش نیست پس از ازدواج، خانواده‌ها دخالت‌های‌گاه و بیگاه خود را در زندگی زوجین شروع می‌کنند و اینجاست که نقش فرهنگ پر رنگ‌تر می‌شود.»

دانایی فر تاکید کرد: «فراموش نکنیم شخصیت هر فرد در محیط خانواده شکل می‌گیرد، بنابراین هر خانواده با توجه به زمینه‌های فرهنگی و تربیتی خود تاثیر متفاوتی روی فرزندان و در نتیجه چهارچوب شخصیتی آن‌ها می‌گذارد. محیط زندگی، قوم و قبیله، عقاید و باور‌ها، آداب و رسوم و توقعات و انتظارات فرد، از مسائلی است که می‌تواند زندگی مشترک هر عروس و دامادی را با مشکل روبه‌رو کند. ویژگی‌های فرهنگی در تمام مراحل اجرا و برگزاری مراسم ازدواج و آداب و رسوم مربوط به آن تاثیرگذار است؛ اما نقش آن در طول زندگی بیشتر نمایان می‌شود و اختلافات موجود هر روز بیش از پیش باعث درگیری و بحث در مورد مسائل مختلف زندگی می‌شود. تصور کنید در چنین خانواده‌ای، پای یک کودک نیز به میان آید. تربیت و پرورش کودک نیز تبدیل به یکی از زمینه‌های مهم برای ناسازگاری‌های دایمی زن و شوهر خواهد شد. بنابراین هر چه فرهنگ خانواده‌ها به هم نزدیک‌تر باشد سوء تفاهم‌های ناشی از اختلافات فرهنگی کمتر پیش می‌آید. ولی اگر زوجین دارای فرهنگ‌های کاملا متفاوتی باشند خانواده‌ها معمولا متوجه حرف‌ها و نیات رفتار و اقدامات یکدیگر نمی‌شوند و سوء تفاهم‌ها زیادی پیش خواهد آمد و شکاف‌های عمیقی را در روابط خانواده‌ها و زوجین ایجاد خواهد کرد.»

“به عمل کار برآید به سخندانی نیست”

حدود ۵۶ سال از تاسیس مدرسه عالی مددکاری اجتماعی و ورود حرفه مددکاری اجتماعی به عنوان یک رشته تخصصی در ایران می گذرد. این حرفه علیرغم سابقه ی ۵۶ ساله خود همچنان حرفه ای کمتر شناخته شده در بین عامه مردم و حتی قشر تحصیلکرده جامعه می باشد. البته در سال های گذشته و به واسطه فعال تر شدن مددکاران اجتماعی در عرصه های مختلف از جمله گرفتن نقش ها و پست های کلیدی و تعیین کننده در سازمان های مختلف و استفاده از تریبون رسانه های جمعی مانند: تلویزیون، روزنامه ها، جراید و … و همچنین فعال تر شدن بیشتر این افراد در دنیای مجازی، تبدیل به حرفه شناخته شده تری شده است.
علاوه بر این، اکثر قریب به اتفاق مددکاران اجتماعی، در راستای شناساندن خدمات تخصصی این حرفه و رساندن جایگاه آن به نقطه مطلوب و مورد نظر، اقدام به توضیح و تفسیر خدمات آن با استفاده از ابزار مختلف می نمایند. هرچند که این روش در شناسانده شدن این حرفه کمک شایانی نموده و در آینده نیز مثمر ثمر خواهد بود اما باز هم تمامی این موارد، باعث نشده است که مددکاران اجتماعی شاغل در سازمان های مختلف، روزانه درگیر پاسخگویی به سوالاتی از قبیل: “مددکار اجتماعی کارش چیه؟ شما درس خوندین؟ مددکارا کجاها کار میکنن؟ مددکارا همونایی هستند که تو بیمارستان تخفیف می دن؟” که از جانب مردم عادی و حتی افراد متخصص مطرح می شود، نباشند.
به طور قطع علاوه بر کمتر شناخته بودن این حرفه و خدمات آن، حضور افراد غیر متخصص در پست های مددکاری اجتماعی نیز بر این ناآگاهی و برداشت غلط افراد از فعالیت مددکاران اجتماعی، افزوده است. دامنه این اتفاق ( استفاده از افراد غیر متخصص در پست های مددکاری اجتماعی ) به قدری گسترده است که آقای دکتر اقلیما رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی نیز چندی قبل اعلام کردند بیشتر افراد شاغل در پست های مددکاری اجتماعی، مددکار اجتماعی نیستند و همین امر علاوه بر ایجاد مشکل برای ورود به بازار کار مددکاران اجتماعی متخصص، نارضایتی آنان را از برداشت نادرست افراد از این رشته دانشگاهی در پی داشته است.
با توجه به مطالب گفته شده، به نظر می رسد در پی آگاهی نسبی به وجود آمده در طی چند سال گذشته، حال نوبت به آن رسیده است که در کنار این نوع تبلیغات، از خدمات تخصصی ارائه شده توسط مددکاران اجتماعی، نیز برای شناساندن خدمات این حرفه به افراد و گروه های مختلف استفاده نماییم. تاثیرات این نوع تبلیغات که تبلیغات تخصص محور نامیده می شود به مراتب فراتر از برشمردن خدمات ارائه شده از سوی متخصصان این حرفه و توانمندی های آنان به صورت کلامی می باشد. البته ناگفته نماند که تاثیرات منفی عملکرد ضعیف مددکاران اجتماعی نیز تاثیرات به مراتب فراتری خواهد داشت. از مصادیق این نوع تبلیغات می توان به ارائه خدمات تخصصی مددکاری اجتماعی در بخش های مختلفی که متخصصان این رشته شاغل به فعالیت بوده و ورود به سایر بخش های جدیدی که حضور مددکاران اجتماعی متخصص را می طلبد، اشاره نمود.
این امر بدین معناست که در کنار برشمردن فعالیت های موثر و قابل تحسین مددکاران اجتماعی، توجه بیشتری به نحوه ارائه خدمات تخصصی و رعایت اصول و ارزش های این حرفه صورت گیرد. البته ناگفته نماند که این امر مستلزم به روز و کارآمد کردن سیستم آموزشی، استفاده از دوره های آموزشی ضمن خدمت، استفاده از دانش بومی شده، اتحاد و همدلی متولیان این حرفه، تاسیس نظام مددکاری اجتماعی و… می باشد.

مرتضی دانائی فر
کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی