گذشت و گذشت و گذشت و گذشت ،تا این که ایام امتحانات رسید.
وقتی ایام امتحانات میشه، اینجوری میشه دیگه!
میگید چجوری؟ معلومه دیگه... صبح تا شب باید عیـــــــــــــن چی درس بخونیم... حالا صبح تا شب که نه، ولی دیگه ظهر به بعد ،ظهر به بعد که نه!ولی ساعت 6 به بعد آره دیگه ،6به بعد که نه !ولی 10 به بعد که اره،آقا اصلا بی خیال نخواستیم درس بخونیماصلا آقا جون ما نخواسته باشیم درس بخونیم باید کیو ببینیم!چیه آقا جون اصلا نمی خوام بخونم،اصلا بگو ببینم آقا کی باشن که به من میگن چیکار بکنم چیکار نکنمبرو بینم بابا
نه باورم نمیشه آقای دانایی درس نخونه!!شما درس نخونین
دیگه ما چی بگیم؟؟؟
درس؟؟؟
درس چیه؟؟؟
مرتضی تو میدنی درس چیه؟؟؟
نه
اها منم نمیدنم
من میدونم که اینجا یه نظر گذاشته بودم ولی الان که اومدم می بینم نیست!!!
حالا دوباره مینویسم اشکالی نداره :
آقای مددکار اشتباهی درسته که رشته مون خیلی سنگینه و درسهاش در حد لالیگا سخت اند ولی بالاغیرتا درسامون اینقدی هست که ارزش اینو داشته باشه که شما در موردش پست بزنید؟
خودم جواب خودم رو میدم: نه والا
به نظر منم همون نه والا
تو که هر جوری باشه میخونی پس داد و بیداد نکن
خوندن ؟؟؟؟؟
بابت داد و بیدادم چششششششششششششششششم حالا چرا میزنی
مگه امتحاناشروع شدن؟نگووووووووووووووووو
منم یه چیزایی شنیدم
آقای اشتباهی طوری نوشتید باید درس بخونیم هر کی ندونه فکر میکنه ما چقدر درس داریم درسته که ما مددکاری میخونیم ولی درسامون به نسبت رشته زیاد نیستند که!!!!!!!!
راست میگینا به این فک نکرده بودم!