رسانه ملی با پوشش دادن بازیهای رشتههای مختلف ورزشی نقش مهمی را در پر کردن اوقات فراغت ورزش دوستان که اکثر آنان را نیز جوانان تشکیل میدهند ایفا میکند. ورزش جزو مقولههایی است که میتواند باعث ایجاد همبستگی و شادیهای فراگیر در بین افراد جامعه شود که نمونهای از آن را در راهیابی تیم ملی فوتبال کشورمان به جامجهانی 2014 برزیل و قدرت نمایی تیم ملی والیبال کشورمان در مسابقات لیگ جهانی والیبال شاهد بودیم. رسانه ملی نیز در ایجاد این شادی با تهیه و پخش برنامههای مختلف و پوشش بازیهای تیمهای ملی کشورمان نقش به سزایی را ایفا کرده است اما هدف این یادداشت بحث سانسور در رسانه ملی است. البته این یادداشت صرفا به بحث سانسور در برنامههای فرهنگی و ورزشی میپردازد حال آنکه سانسور میتواند ابعاد مختلفی داشته باشد و زمینههای مختلفی را نیز در بر بگیرد.
مطمئنا هر رسانهای با توجه به ایدئولوژی و آرمان خود به پخش برنامههایی متناسب با هدف خود میپردازد و رسانه ملی نیز از این قاعده مستثنی نیست و تا حدودی این سانسورها نیز پذیرفتنی است اما گاهی اوقات این سانسورها به قدری افراطی و توهینآمیز هستند که هرگز نمیتوانند ذهن مخاطب را در چارچوب مورد نظر صدا و سیما قرار دهند، بلکه موجب هدایت هر چه بیشتر مردم به سمت تماشای برنامههایی میشوند که از شبکههای رقبای رسانه ملی پخش میشوند. یکی از نمونههای این سانسور شدید، سانسور بازی والیبال تیم ملی کشورمان در مقابل ایتالیا بود. این سانسور به قدری شدید و توهینآمیز بود که گویی تمامیتماشاگران این بازی هنرپیشههای فیلمهای مستهجن بودند و تمامی بینندهها نیز شیفتگان این گونه فیلمها. بسیاری از صحنههای حذف شده در تلویزیون ایران، صرفا سختگیری و افراط بود. لازم به ذکر است که اکثر ورزش دوستان صرفا به دلیل پرکردن اوقات فراغتشان و ایجاد آرامش و شادمانی از بازی غرورآفرین تیم کشورمان به تماشای این مسابقات مینشینند اما چیزی که در حین و پس از تماشای این مسابقه عاید بینندگان شد کلافگی و عصبانیت بود؛کلافگی و عصبانیت از پخش صحنههای تکراری که کارگردان محترم حتی به خود زحمت نمیداد صحنههای چند دقیقه قبل را نشان دهد و در ست سوم و چهارم اکثر تصاویر آهسته مربوط به ست اول و دوم بود. تمامی این موارد باعث شد نه تنها بازی زیبای تیم کشورمان به چشم نیاید بلکه این بازی زیبا که میتوانست باعث شادی و آرامش چندین میلیون بیننده گردد باعث عصبانیت و کلافگی آنان شد.
به نظر میرسد مردمیکه در شرایط مختلف توسط مسئولان، بصیر، با تدبیر و صبور خوانده میشوند، انتظار دارند در اینگونه شرایط نیز به آنان اعتماد گردیده و به شعور آنها توهین نشود. مطمئنا ملت شریف ایران همانگونه که در گذشته نشان دادهاند ظرفیت و شایستگی تماشای بی کم و کاست مسابقات رشتههای مختلف ورزشی چه در سطح باشگاهی و ملی را دارا هستند. امید است مسوولین مربوطه به این امر توجه بیشتری داشته باشند و برای رفع این مشکل که اندک اندک به یک معضل تبدیل شده چارهای بیندیشند.