سرمایه اجتماعی و نظم اجتماعی

مرتضی دانائی فر*

یکی از الزامات دوام بهنجار و مطلوب هر جامعه ای، بسط و تقویت نظم اجتماعی در آن جامعه است. نظم اجتماعی در معنای ساده به معنای قرار گرفتن هر یک از اجزاء در جایگاه خود می باشد. در فقدان نظم، جامعه با آنومی( بی نظمی) و هرج و مرج رو به رو می شود و ناگزیر نه تنها اهداف و مقاصد مهم آن فرصت تحقق نمی یابند، بلکه آشفتگی و بی نظمی حاکم به بستری مهیا برای ظهور و بروز انواع آسیب های اجتماعی و جرایم و کجروی های متنوع تبدیل می شود. نظم اجتماعی با قدرت پیش بینی و برنامه ریزی که به افراد می دهد لازمه زندگی روزمره بوده و امکان ادامه زندگی مثمر و هدفمند را فراهم می نماید از سایر کارکردهای نظم اجتماعی می توان به ایجاد ثبات، اعتماد و انسجام اجتماعی، ایجاد آرامش و بالا رفتن کیفیت زندگی، بهبود شاخص های سلامت روانی و اجتماعی و ... اشاره کرد. همین کارکردها و تاثیرات نظم بر سایر وجوه زندگی فردی و اجتماعی لزوم توجه بدان را دوچندان کرده است. کشور ما یکی از کشورهای مترقی در زمینه هنجارها و قوانین موجود می باشد اما در زمینه اجرای این قوانین دچار ضعف هستیم. به عبارتی قوانین موجود ضمانت اجرایی ندارند و دستگاه های متولی نیز صرفا از طریق برخوردهای انتظامی و قهری درصدد اجرای قوانین هستند که همین امر باعث به وجود آمدن بی اعتمادی در میان مردم نسبت به مجریان قانون می گردد. نکته ای که به نظر می رسد در این میان مغفول مانده است توجه به سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از عوامل ایجاد کننده و تداوم بخش نظم اجتماعی است. به زعم و باور اندیشمندان حوزه نظم اجتماعی، یکی از عوامل بسیار موثر در تقویت و بسط این پدیده، سرمایه اجتماعی است.

فوکویاما، اظهار می دارد وجود سرمایه اجتماعی، نظم اجتماعی را به طریق موثر و کارآمدی حفظ و تداوم می بخشد و توسعه اقتصادی را موجب می شود.

سرمایه اجتماعی، میراثی تاریخی است که از طریق تشویق افراد به «همکاری» و «مشارکت» در تعاملات اجتماعی، قادر است به حل میزان بیشتری از معضلات موجود در اجتماع، فائق آید و حرکت به سوی رشد و توسعه شتابان اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را امکان پذیر سازد .در واقع، سرمایه اجتماعی را می توان در کنار سرمایه های اقتصادی و انسانی، بخشی از ثروت ملی به حساب آورد که بستر مناسبی برای بهره برداری از سرمایه های انسانی و فیزیکی (مادی) و راهی برای نیل به موفقیت قلمداد می شود .

رابرت پاتنام سرمایه اجتماعی را آن دسته از عناصر و ویزگی های نظام اجتماعی (مانند اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی) می داند که هماهنگی و همکاری بین افراد یک جامعه برای دستیابی به سود متقابل را تسهیل می کند.

خوشبختانه سرمایه اجتماعی قابل تغییر است و با استفاده از راهکارهایی می توان آن را افزایش داد. از راه های افزایش و الزامات سرمایه اجماعی در جامعه می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1-     رشد شناخت و آگاهی مردم در مورد اتفاقات و پدیده های پیرامونشان

2-     ایجاد اعتماد عمیق دوسویه میان مردم و اداره کنندگان جامعه از یک سو افزایش اعتماد مردم به یکدیگر در سطح جامعه و طی فعالیت های روزانه از سویی دیگر: بنابراین رفتار مسئولین و متولیان سازمان های مختلف در پدید آمدن و گسترش سرمایه اجتماعی بسیار حائز اهمیت است مادامی که شهروندان و مردم احساس کنند که مسئولین نسبت به آنان احساس مسئولیت کرده و در مقابل آنان پاسخگو خواهند بود در پرتو این جو اعتماد و اطمینان سرمایه اجتماعی تولید و افزایش پیدا خواهد کرد و در مقابل یکی از مسائلی که موجب از میان رفتن سرمایه اجتماعی می شود جدایی مسئولین از مردم است که به صورت عارضه متفاوت بودن ما و آنها جلوه می کند و همین امر باعث سلب اعتماد مردم از مسئولین و دستگاه های اجرایی شده و مسائل و مشکلات فراوانی را به وجود خواهد آورد شایسته است که مسئولین محترم عنایت داشته باشند که توسط همین مردم بر سر کار و مسئولیت گمارده شده اند و موجودیت آنان وابسته به همین مردم و جامعه می باشد.

3-     توافق اکثریت مردم جامعه بر سر ارزش های معینی و ایجاد احساس تعهد برای حراست از این ارزش ها

4-     اکثر شهروندان احساس کنند سرنوشت مشترک دارند.

5-     ایجاد فرصت های برابر برای مشارکت در فرایندهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی برای مردم در سطح جامعه.

6-     تشکیل گروه ها و انجمن های تخصصی با مشارکت داوطلبانه کارشناسان مربوطه و مردم از جمله انجمن های صنفی، دانشجویی، علمی، خیریه ای ، درمانی و .... که با نام NGO ها و یا سازمان های مردم نهاد شناخته می شوند خود می تواند باعث افزایش سرمایه اجتماعی گردد.

همانگونه که ذکر گردید انحرافات اجتماعی بازتاب نبود سرمایه اجتماعی است بنابراین با به وجود آمدن عناصر و مولفه های کلیدی سرمایه اجتماعی (یعنی شناخت، اعتماد، احساس تعهد، توافق بر سر ارزش ها،احساس سرنوشت مشترک، مشارکت جویی و حضور داوطلبانه در انجمن ها) آثار و پیامدهای مثبت پرشماری در جامعه نمایان خواهد شد.

در سایه سرمایه اجتماعی است که فشار برای حفظ نظم عمومی به هنجاری فراگیر تبدیل خواهد شد و در سایه این نظم حاصله، تمایل به ارتکاب بزه و جرم روبه کاهش نهاده و یکایک شهروندان همچون پلیسی هوشمند، فرصت قانون گریزی و ارتکاب جرم را از افراد مستعد کجروی سلب می کنند. همچنین عضویت در انجمن و سازمان های داوطلبانه مستلزم رعایت قوانین و هنجارهای گوناگونی با اولویت هنجارهای جامعه و قوانین موجود می باشد که همین امر خود افراد فعال در این سازمان ها را به رعایت هنجارهای موجود تشویق می کند. علاوه بر این موارد با افزایش سرمایه اجتماعی، همواره منافع جمعی بر منافع فردی ارجح دانسته می شود، بدون آن که اجازه دست درازی به منافع فردی به کسی داده شود و سرانجام با تقویت سرمایه اجتماعی، مردم خود در قالب تشکل ها و انجمن ها به یاری افراد آسیب پذیر نظیر معتادان، کودکان خیابانی، معلولین و... می شتابند و از سوق یافتن آنان به سوی کجروی ها و جرایم اجتماعی جلوگیری می کنند. لازم به ذکر است که رابطه میان سرمایه اجتماعی و نظم اجتماعی دوسویه بوده و همین کاهش بی نظمی در جامعه خود باعث افزایش سرمایه اجتماعی خواهد شد. از همین رو سازمان های متولی باید توجه داشته باشند که بدون برخورداری از سرمایه اجتماعی و به تنهایی، قادر به پیشگیری از وقوع کجروی ها و مقابله و مبارزه با انحرافات و جرایم متنوع و متعدد اجتماعی یا به عبارتی کلی تر ایجاد و حفط نطم اجتماعی نخواهند بود. از همین رو باید کوشید تا سرمایه اجتماعی در جامعه تقویت و مشارکت و همراهی همگان در مسائل اجتماعی مضاعف شود.

مددکار اجتماعی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد