یه بدبخت
پنجشنبه 21 مهرماه سال 1390 ساعت 09:23 ب.ظ
آره درسته همه تجربه میکنن ولی من کجا وشما کجا... من انقدر زندگی متفاوتی با همتون دارم که نمیتونم بگم من از همه چی شکست خوردم از همه چیز..... همیشه بابام میگه بچه تو چقدر ناامیدی بس کن دیگه زندگی هممون رو کوفت کردی وقتی فکر میکنم به حرفای بابام میگم خدایش حرصم میگیره مگه من ساختم این کوفتی رو مگه من دوست دارم این زندگیم رو.... هیچی از دنیا ندارم هیچی حتی تن سالم وفکرسالم هم دیگه از من دارن دور میشن
دوستون دارم که باهام حرف میزنین
آبی دریا
پنجشنبه 21 مهرماه سال 1390 ساعت 05:22 ب.ظ
لازم است گاهی از مسجد ، کلیسا و ... بیرون بیایی و ببینی پشت سر اعتقادت چه میبینی ترس یا حقیقت ؟!
لازم است گاهی از ساختمان اداره بیرون بیایی ، فکر کنی که چهقدر شبیه آرزوهای نوجوانیت است ؟
لازم است گاهی درختی ، گلی را آب بدهی ، حیوانی را نوازش کنی ، غذا بدهی ببینی هنوز از طبیعت چیزی در وجودت هست یا نه ؟!
لازم است گاهی پای کامپیوترت نباشی ، گوگل و ایمیل و فلان و بهمان را بیخیال شوی ، با خانواده ات دور هم بنشینید ، یا گوش به درد دل رفیقت بدهی و ببینی زندگی فقط همین آهنپارهی برقی است یا نه ؟!
لازم است گاهی بخشی از حقوقت را بدهی به یک انسان محتاج ، تا ببینی در تقسیم عشق در نهایت تو برنده ای یا بازنده ؟!
لازم است گاهی عیسی باشی ، ایوب باشی ، انسان باشی ببینی میشود یا نه ؟!
و بالاخره لازم است گاهی از خود بیرون آمده و از فاصله ای دورتر به خودت بنگری واز خود بپرسی که سالها سپری شد تا آن بشوم که اکنون هستم... آیا ارزشش را داشت ...؟!
سلام آقا یا خانم یه بدبخت تو اول کار با این اسمی که واسه خودت گذاشتی به استقبال چیزی رفتی که ازش به عنوان بدبختی اسم میبری!
نمیدونم شاید dream راست میگه ولی اگه این احساس رو همه یکجورهایی تجربه میکنن پس دیگه اسمش بدبختی نیست! شاید مشکلاتی برات پیش اومده که قضاوتهای نادرستی ازش میکنی و مجموعه همین ها باعث شده که این احساس برات یه شکل روتین رو پیدا کنه...
در هر صورت هر اندازه که ما بخوایم حرف هم بزنیم ولی تنها کسی که میتونه کمک حالت باشه فقط خودت هستی. همین!
یه بدبخت
چهارشنبه 20 مهرماه سال 1390 ساعت 09:00 ب.ظ
سلام برتمام مددکاران عزیز ۱۰۰afجان من که مشکلم رو بالا گفتم اگه میتونی بهم کمک کن خواهش میکنم نمیدون واسه چی نفس میکشم اصلا باید باشم یا نه.
نگرا ن نباش یه بدبخت...همه یکجورایی این حس رو دارن فقط بهش اهمیت نده نذار پر رو بشه....... یک راه حلی داره من خودم امتحان کردم اگه خواستی بیا پیش خودم بهت بگم.البته اگه خواستی!!
یه بد بخت
سهشنبه 19 مهرماه سال 1390 ساعت 08:20 ب.ظ
۲۰سال از زندگی کوفتی من داره میگذره اما هنوزهیچی به هیچی بدون یرنامه دارم زندگی میکنم شنیدی میگن فلانی داره جلبکی زندگی میکنه حکایت منه. خسته ام چقدربی هدف زندگی کنم آخه. چقدرتحمل سختی مگه من چیکارکردم که باید با این سن کمم انقدرشکسته وبدبخت باشم .
کمکم کنید خودم مددکارم شایدباورتون نشه چقدرگره از زندگی افراد هم باز کردم ولی چون به درد خودم نمیخورم ازخودم به خاطر این همه شعار که به مددجوهام میدم متنفرم متنفرم
تو اتفاقا خیلی خوشبختی این که میتونی به آدما کمک کنی خوشبختی این نیست که چیزی داشته باشی خوشبختی اینه که از چیزایی که داری استفاده کنی سعی کن یه کم دور و برتو تغییر بدی
چی شدههههههههههههههههه....؟ :-( بگو من به عنوان یک مددکار هر کاری بتونم می کنم واست....
هلال احمر
دوشنبه 18 مهرماه سال 1390 ساعت 10:39 ب.ظ
روز کودک که گذشت اما روز کاهش بلایای طبیعی مبارک!!
یه بدبخت
دوشنبه 18 مهرماه سال 1390 ساعت 08:17 ب.ظ
شده به ته خط برسین به زمینو زمون فحش بدین همین حس رو دارم امشب با صداقت تمام دارم میگم ناامیدم خداجان چرا دستم رونمیگیری از این زندگی نکبت بار خسته ام خدا خسته خسته حالم خیلی بده خیلی بد
جناب .........که نظر بالایی رو گذاشتین این اسم (.......) فک کنم برا جند نفر هست خودمم یکیشون هستم الان شما کدومشونین ؟؟؟ به هر حال ......جعل هویت کار خوبی نیس ..... متاسفام ...... البته منم از طرف نویسنده نظر بالایی به خاطر اینکه اسمشو ننوشته ولی معذرت خواهی کرده عذرخواهی میکنم .... تا حالا معذرت خواهی بدون اسم دیدین ؟
اگه تو زندگیت هدفتو پیدا کنی حله همه چیز.
اگر احساس گناه می کنی اول از همه خودت باید خودتو ببخشی.
خیلی خوشگل بود عاطفه...ام آر سی ایی....merc;)
آره درسته همه تجربه میکنن ولی من کجا وشما کجا...
من انقدر زندگی متفاوتی با همتون دارم که نمیتونم بگم
من از همه چی شکست خوردم از همه چیز.....
همیشه بابام میگه بچه تو چقدر ناامیدی بس کن دیگه زندگی هممون رو کوفت کردی
وقتی فکر میکنم به حرفای بابام میگم خدایش حرصم میگیره مگه من ساختم این کوفتی رو مگه من دوست دارم این زندگیم رو....
هیچی از دنیا ندارم هیچی حتی تن سالم وفکرسالم هم دیگه از من دارن دور میشن
دوستون دارم که باهام حرف میزنین
لازم است گاهی از مسجد ، کلیسا و ... بیرون بیایی و ببینی پشت سر اعتقادت چه میبینی ترس یا حقیقت ؟!
لازم است گاهی از ساختمان اداره بیرون بیایی ، فکر کنی که چهقدر شبیه آرزوهای نوجوانیت است ؟
لازم است گاهی درختی ، گلی را آب بدهی ، حیوانی را نوازش کنی ، غذا بدهی ببینی هنوز از طبیعت چیزی در وجودت هست یا نه ؟!
لازم است گاهی پای کامپیوترت نباشی ، گوگل و ایمیل و فلان و بهمان را بیخیال شوی ، با خانواده ات دور هم بنشینید ، یا گوش به درد دل رفیقت بدهی و ببینی زندگی فقط همین آهنپارهی برقی است یا نه ؟!
لازم است گاهی بخشی از حقوقت را بدهی به یک انسان محتاج ، تا ببینی در تقسیم عشق در نهایت تو برنده ای یا بازنده ؟!
لازم است گاهی عیسی باشی ، ایوب باشی ، انسان باشی ببینی میشود یا نه ؟!
و بالاخره لازم است گاهی از خود بیرون آمده و از فاصله ای دورتر به خودت بنگری واز خود بپرسی که سالها سپری شد تا آن بشوم که اکنون هستم... آیا ارزشش را داشت ...؟!
زیبائی در فراتر رفتن از روزمرگیهاست...
سلام
آقا یا خانم یه بدبخت
تو اول کار با این اسمی که واسه خودت گذاشتی به استقبال چیزی رفتی که ازش به عنوان بدبختی اسم میبری!
نمیدونم شاید dream راست میگه ولی اگه این احساس رو همه یکجورهایی تجربه میکنن پس دیگه اسمش بدبختی نیست!
شاید مشکلاتی برات پیش اومده که قضاوتهای نادرستی ازش میکنی و مجموعه همین ها باعث شده که این احساس برات یه شکل روتین رو پیدا کنه...
در هر صورت هر اندازه که ما بخوایم حرف هم بزنیم ولی تنها کسی که میتونه کمک حالت باشه فقط خودت هستی. همین!
سلام برتمام مددکاران عزیز
۱۰۰afجان من که مشکلم رو بالا گفتم اگه میتونی بهم کمک کن خواهش میکنم
نمیدون واسه چی نفس میکشم اصلا باید باشم یا نه.
برای یه بدبخت:
بگو خودت چی می خوای؟!
بچه ها بیاین همه بهش کمک کنیم...
نگرا ن نباش یه بدبخت...همه یکجورایی این حس رو دارن فقط بهش اهمیت نده نذار پر رو بشه....... یک راه حلی داره من خودم امتحان کردم اگه خواستی بیا پیش خودم بهت بگم.البته اگه خواستی!!
۲۰سال از زندگی کوفتی من داره میگذره اما هنوزهیچی به هیچی بدون یرنامه دارم زندگی میکنم شنیدی میگن فلانی داره جلبکی زندگی میکنه حکایت منه.
خسته ام چقدربی هدف زندگی کنم آخه.
چقدرتحمل سختی مگه من چیکارکردم که باید با این سن کمم انقدرشکسته وبدبخت باشم .
کمکم کنید
خودم مددکارم شایدباورتون نشه چقدرگره از زندگی افراد هم باز کردم ولی چون به درد خودم نمیخورم ازخودم به خاطر این همه شعار که به مددجوهام میدم متنفرم متنفرم
تو اتفاقا خیلی خوشبختی این که میتونی به آدما کمک کنی
خوشبختی این نیست که چیزی داشته باشی خوشبختی اینه که از چیزایی که داری استفاده کنی
سعی کن یه کم دور و برتو تغییر بدی
چی شدههههههههههههههههه....؟ :-( بگو من به عنوان یک مددکار هر کاری بتونم می کنم واست....
روز کودک که گذشت اما روز کاهش بلایای طبیعی مبارک!!
شده به ته خط برسین به زمینو زمون فحش بدین همین حس رو دارم
امشب با صداقت تمام دارم میگم ناامیدم خداجان چرا دستم رونمیگیری
از این زندگی نکبت بار خسته ام خدا
خسته
خسته
حالم خیلی بده خیلی بد
چی شده؟؟؟
بگو شاید کسی باشه که بتونه بهت کمک کنه
روز کودک بر کودک درون همه برو بچه های مددکاری مبارک.
چه خبره ؟
دوباره دعوا شده؟
بذارین سال شروع بشه بعد نوبت معذرت خواهی میرسه!!!
پسرک:خانم یه چسب میخری؟؟ تو رو خدا...!
افسوس که حتی اگر تمام چسب زخم هایت را هم بخرم نه زخم های تو خوب میشود و نه زخم های من...
www.apcl.org.ir
جشن قشنگی بود خسته نباشین
جناب .........که نظر بالایی رو گذاشتین این اسم (.......) فک کنم برا جند نفر هست خودمم یکیشون هستم الان شما کدومشونین ؟؟؟ به هر حال ......جعل هویت کار خوبی نیس ..... متاسفام ......
البته منم از طرف نویسنده نظر بالایی به خاطر اینکه اسمشو ننوشته ولی معذرت خواهی کرده عذرخواهی میکنم ....
تا حالا معذرت خواهی بدون اسم دیدین ؟
مرتضی جان خسته نباشی بابت زحماتی که برای بپه های
خانه کودک شوش کشیدی
امیدوارم سال آینده در لباس مدیریت ببینمت
ممنون امیر جان
دبیر کل سازمان ملل شدی دست ما رو هم بگیر
کاش اسم خودتم می نوشتی عزیز....
چرا باید ببخشیم؟!!٬
من از همه ی بچه ها و مدیریت محترم وبلاگ برای رفتار بسیار زننده ای که داشتم عذرخواهی میکنم.