من گاو هستم!!!!!!!!!!!!!!!!

در یک مدرسه راهنمایی دخترانه  خدمت می کردم و چند سالی بود که مدیر مدرسه شده بودم.
قرار بود زنگ تفریح اول، پنج دقیقه دیگر نواخته شود و دانش آموزان به حیاط مدرسه بروند.
هنوز دفتر مدرسه خلوت بود و هیاهوی دانش آموزان در حیاط و گفت وگوی همکاران در دفتر مدرسه، به هم نیامیخته بود.
در همین هنگام، مردی با ظاهری آراسته و سر و وضعی مرتب در دفتر مدرسه حاضر شد و خطاب به من گفت:
«با خانم... دبیر کلاس دومی ها کار دارم و می خواهم درباره درس و انضباط فرزندم از او سؤال هایی بکنم.»
از او خواستم خودش را معرفی کند. گفت:
«من 'گاو' هستم ! خانم دبیر بنده را می شناسند. بفرمایید گاو، ایشان متوجه می شوند.»
تعجب کردم و موضوع را با خانم دبیر که با نواخته شدن زنگ تفریح، وارد دفتر مدرسه شده بود، درمیان گذاشتم.
یکه خورد و گفت: «ممکن است این آقا اختلال رفتار داشته باشد. یعنی چه گاو؟ من که چیزی نمی فهمم...»
از او خواستم پیش پدر دانش آموز یاد شده برود و به وی گفتم:
«اصلاً به نظر نمی رسد اختلالی در رفتار این آقا وجود داشته باشد. حتی خیلی هم متشخص به نظر می رسد.»
خانم دبیر با اکراه پذیرفت و نزد پدر دانش آموز که در گوشه ای از دفتر نشسته بود، رفت.
مرد آراسته، با احترام به خانم دبیر ما سلام داد و خودش را معرفی کرد: «من گاو هستم!»
- خواهش می کنم، ولی...
- شما بنده را به خوبی می شناسید.
من گاو هستم، پدر گوساله؛ همان دختر۱۳ ساله ای که شما دیروز در کلاس، او را به همین نام صدا زدید...
دبیر ما به لکنت افتاد و گفت: «آخه، می دونید...»
- بله، ممکن است واقعاً فرزندم مشکلی داشته باشد و من هم در این مورد به شما حق می دهم.
ولی بهتر بود مشکل انضباطی او را با من نیز در میان می گذاشتید. قطعاً من هم می توانستم اندکی به شما کمک کنم.
خانم دبیر و پدر دانش آموز مدتی با هم صحبت کردند.
گفت و شنود آنها طولانی، ولی توأم با صمیمیت و ادب بود. آن پدر، در خاتمه کارتی را به خانم دبیر ما داد
و با خداحافظی از همه، مدرسه را ترک کرد.
وقتی او رفت، کارت را با هم خواندیم.
در کنار مشخصاتی همچون نشانی و تلفن، روی آن نوشته شده بود:
«دکتر... عضو هیأت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه...»

نظرات 8 + ارسال نظر
dream پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:11 ب.ظ

بعد مدت ها حوصله ام اومد که این مطلب رو بخونم..خیلی جالب بود خوب شد خوندم:) شیرین تو ام بخون می ارزه هم کارورز.......;)

شیرین پنج‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 08:27 ب.ظ

سلام به این عکس آقای گاو
راستشو بخوای حوصله نداشتم مطلبشو بخونم!!!

amir چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:45 ب.ظ

راستی دکتر این گاوه چقدر چاقه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!

کدوم گاوه؟؟؟این گاوه یا اون گاوه؟؟؟؟

جعفریان چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:07 ب.ظ

سلام خواستم یه خسته نباشید بهتون بگم هم بابت کارتون (به قول امیرخان مدیریت)وهم بابات کارتون (کارتون دیگه)، راستی فردا میرم سوریه حلالم کنید به یاد همتون هستم،بای...........

ممنون
سپاس
به سلامتی انشاا...
رفتین اونجا همه رو دعا کنین

amir چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:25 ق.ظ

دکتر احساس میکنم که از وقتی پست خطیر مدیریتو قبول کردی فشار زیادی بهت وارد شده و در نتیجه صحبتای جناب عالی غیر قابل فهم و پیچ در پیچ می باشد.

مدیریت محترم خانه ...
احتراماُ به درخواست تعدادی از هواداران دکتر درخواست می گردد فشار کاری بر دکتر را کاهش دهید.

نامه جمعی از هواداران دکتر
2011/07/06

از همدردی تمام عزیزان متشکرم

amir سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:03 ب.ظ

آقای مدیر بعد از سه سال وبلاگ داری و آبروداری آخه این عکسه تو گذاشتی با اون مطلب، اول صفحه؟؟؟؟؟!!!!!!!( من گاو هستم! )

بابا فردا ،پس فردا یا میشی رئیس بهزیستی کل کشور یا وزیر رفاه، اونوقت خجالت میکشیا دکتر!!!!!!!
از ما گفتن بود.
به فکر خودت نیستی حداقل به فکر ما باش که میخایم پز تو رو بدیم.

لطفاُ ملاحظه گردد.با تشکر
نامه جمعی از دوستداران مدیر
تاریخ 1390/04/14

شکسته بندی می فرمایین
مهم لپ کلامه
کلمات به خودی خود معنایی ندارن بلکه با گوینده اونا ولحنشه که معنا پیدا می کنند یکی میگه گاو ......یکی دیگه هم میگه گاو......
اما این گاو کجا و آن گاو کجا
سپاس
ملاحظه گردید//
تاریخ ۹۰/۰۴/۱۴

آبی دریا دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:17 ق.ظ

مرسی پروفسور!!!!!!!!!واقعا توضیحاتتون تکمیل کننده بود!!!!

پروفسور شنبه 11 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:47 ب.ظ

من از نوشته فهمیدم بعضی وقتا آدما حتما لازم نیست برا اینکه حرف خودشونو بزنن مستقیم و صریح اون حرفشونو بگن بلکه می تونن با عکس العمل ها شون و حرف های غیر مستقیم رفتار اشتباه یک فرد رو بهش گوشزد کنند ((البته باید اینو بدونی که اون آدم متوجه حرفهای تو می شه و این نوع برخورد روش تاثیر داره))
و اینکه آدما بهتره قبل اینکه کاری بکنن که بعدا پشیمون بشن قبلش به خوبی و بدی اون کار فکر کنند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد