نقش والدین دربحران دوران بلوغ



نوشته شده توسط:dream


نقش والدین در بحران دوران بلوغ بسیار جدى است
پایان کودکى، تمرین بزرگسالى
نوجوانى دوره انتقال از کودکى به بزرگسالى است و از آنجایى که با تغییرات جسمى و هورمونى فراوانى همراه است منجر به دگرگونى برخى رفتارها و خلقیات در نوجوانان مى شود و از سوى دیگر این رفتارها با مقابله والدین روبه رو شده و بدین ترتیب نوجوان را براى رسیدن به بعضى اهداف و ارزش ها و هویتى که به دنبال آن هستند، برمى انگیزد.

حال مى خواهیم با شما از دورانى حرف بزنیم که به اصطلاح پیش از بلوغ است. در این دوران والدین و سایر افرادى که با نوجوان در ارتباط هستند باید برخى ضوابط را رعایت کنند تا وقتى کودک به سن بلوغ رسید و خود را در دنیاى ناشناخته بلوغ دید ، دچار نگرانى ها و تشویش ها و به اصطلاح اریکسون، دانشمند بزرگ روانشناسى ، دچار سردرگمى هویت و تشویش هویت نشود.
* نقش والدین پیش از بلوغ
امروزه مهمترین و بهترین و سالم ترین واحدى که در جامعه ما وجود دارد «خانواده» است. عنصرى که در صورت صحت و سلامت کامل مى تواند افراد متخصص، سالم و مفید به جامعه عرضه کند.

بنابراین بسیارى از ریشه هاى کودکى، نوجوانى، جوانى، بزرگسالى و پیرى در خانواده قرار دارد و براى اینکه هر دوره رشدى به خوبى سپرى شود باید آنها ریشه و پایه خوبى داشته باشند.نوجوان براى اینکه بداند کیست، در این جهان چه مى کند ، و آینده و شغل او چه خواهد بود و … شروع به کاوش و جست وجو در محیط خود مى کند.

او براى رسیدن به هویت سازمان یافته و جواب سؤال هایش به گذشته رجوع کرده و در ابتدا به دنبال هویت خود در سال هاى نوباوگى و کودکى مى گردد بنابراین وقتى که پدر و مادرى تصمیم به بدنیا آوردن فرزندى در این جهان مى گیرند باید به تمامى شرایط زندگى شان توجه کنند که آیا پس از این مدت زندگى، آنها از بودن باهم احساس رضایت مى کنند آیا آنها به آن ملاک و معیارها و نقشه هایى که قبل از ازدواجشان کشیده بودند، رسیده اند یا حداقل براى آن تلاش کرده اند و یا اینکه آیا آنها در سال هاى بعد نیز مى توانند در کنار هم خوب و خوش زندگى کنند یا خیر.

اگر آنان در دادن پاسخ به این سؤال ها و سؤال هاى مشابه آن ناتوان بودند و تا حدودى مطمئن باشند که حتى پس از پاى گذاشتن یک بچه در زندگى شان باز هم کانون خانواده آنها ناپایدار است و منجر به طلاق آنها مى شود باید از به دنیا آوردن فرزند خوددارى کنند. زیرا بسیارى از تحقیقات نشان داده نوجوانان و یا حتى بزرگسالانى که نمى توانند به خود انسجام ببخشند و یا حتى مضطرب و ناموفق اند کسانى هستند که در کودکى کانون خانوادگى شان از هم پاشیده است و یا خانواده اى نامنسجم داشتند.
بدین ترتیب خانواده وقتى در موقعیت مطلوبى قرار داشته باشد و والدین به لحاظ عاطفى و خلقیات در حد مناسبى باشند مى توانند نسلى موفق و منسجم تربیت کنند بویژه آنکه در تربیت فرزندان خود شیوه قاطعانه داشته باشند.

این شیوه نه مانند پدر و مادر هاى سهل گیر است که آزادى فراوان به فرزندانشان مى دهند و نه مانند پدر و مادرهاى مستبد است که حتى اجازه نفس کشیدن به فرزندانشان را نمى دهند. در این شیوه (قاطعانه) پدر و مادر نقش مشاورى را براى فرزندشان بازى مى کنند که دلیل محدودیت ها و کنترل ها و ندادن آزادى ها را به آنها با جدیت و به شکلى منطقى توضیح مى دهند و البته در موقعیت هاى مناسب تا حدودى به آنان آزادى مى دهند.
اگر والدین از همان ابتداى کودکى با فرزندشان به خوبى و با مهر و محبت رفتار کنند و نیز این محبت را به آنان یاد بدهند آنها علاوه بر اینکه در دوران کودکى کمترین مشکلات و چالش ها خواهند داشت بحران هویت نوجوانى شان را نیز با موفقیت پشت سر مى گذارند.
چند توصیه به والدین
- نقش پدرى یا مادرى خود را به خوبى ایفا کنید. نقش ها متقابل باشند و پررنگى یکى بر دیگرى غلبه نداشته باشد.
- شیوه پرورش و تربیت قاطعانه داشته باشید.
- سعى کنید همیشه آرامش را در خانه فراهم سازید.
- مشاور خوبى براى کودکتان باشید.
- هنگام خطا از کودکتان او را مورد سرزنش قرار نداده و تنبیه نکنید بلکه به او بفهمانید که کارش اشتباه بوده.
- بسیارى از مسائلى که کودک در آن کنجکاوى مى کند به سؤالاتش پاسخ درست و منطقى بدهید.
- تفریحات و سرگرمى هاى کودکتان را افزایش داده و اجازه دهید با دوستان سالم رفت و آمد کنند چون این دوستان در آینده مى توانند دوست دوره نوجوانى شان شوند.
- شاد و سرزنده باشید. حتى اگر فاصله سنى زیادى با فرزندتان دارید نگذارید این فاصله شما را از هم دور کند.
- بپذیرید که دوران عوض شده و حالا باید خود را براى پذیرش برخى مسائل آماده کنید.
وقتى که شما به عنوان والدین توانستید خود را بشناسید و نیروهاى درونى خود را بسازید قادر خواهید بود والدین خوب و مشاورى دلسوز براى کودک امروز و نوجوان فردایتان باشید.
* آستانه بلوغ
درست چندسال قبل از ورود کودک به سن نوجوانى تغییرات اندکى درجسم و رفتارش رخ مى نماید.
خصوصاً این تغییرات در دخترها شایع تر است. شاید دخترتان تا کلاس دوم – سوم دبستان همچنان به عروسک بازى و بازى با دوستانش مشغول باشد اما با ورود او به کلاس چهارم – پنجم دبستان متوجه برخى تغییرات رفتارى در او مى شوید.

البته نباید فراموش شود که شروع بلوغ به عواملى چون وراثت، عرض جغرافیایى، شرایط بهداشتى خانواده و تغذیه کودک و شرایط روانى و رفتارى وى بستگى دارد اما در حال حاضر در کشور ما متوسط بلوغ دختران در سن ۱۱تا۱۳ سالگى و ۱۴ سالگى در پسران است.
با بروز نامحسوس علائم بلوغ کودکان نیز کم کم دست از بازى کشیده و بیشتر تمایل دارند اوقاتشان را با همسالان هم جنس خود بگذرانند. آنها ساعت ها با دوستانشان به صحبت مى نشینند.

در ابتداى این صحبت ها یعنى همان سال هاى پیش از بلوغ این کودکان در آستانه نوجوانى درباره خانواده، افتخاراتى که خانواده شان داشته، مسافرتى که پدر و مادرشان داشتند، دارایى هاى خانوادگى، دوستان و آشنایانشان و بحث هاى داغى که این روزها در زندگى آنها جارى است صحبت مى کنند . در این دوره کودکان سعى مى کنند خود و خانواده شان را برتر از دیگرى دانسته و یا حتى با خیال پردازى هایى ذهن دوستانشان را به سمت خود سوق دهند.

شاید شما فکر کنید که آنان به دوستانشان دروغ مى گویند اما خیر! بیشتر اوقات آنان واقعیات زندگى شان را با خیالات آمیخته کرده و به دوستانشان مى گویند.
این دوره بهترین دوره اى است که شما مى توانید به رفتارهاى کودکتان جهت مناسب بدهید مثلاً مى توانید دوستان آنها را که اکثراً هم محله اى ها و همکلاسى هایشان هستند شناسایى کنید و درباره خلقیات آنها و خانواده شان بیشتر آشنا شوید البته فراموش نکنید که باید غیرمستقیم این کار را انجام دهید. زیرا احساس غرورى که در سال هاى بعد تبدیل به غرور جوانى مى شود در کودک شما در حال شکل گیرى است. هرگونه رفتار توهین آمیز و تحقیرآمیز شما باعث مى شود که غرور و عزت نفس کودکتان خدشه دار شود.
بهتر است بگوییم که با ورود کودکتان به این مرحله و بروز این قبیل رفتارها رفتار شما نیز باید پخته تر و منطقى تر شود.
سعى نکنید کودکتان را با همان شیوه هاى قبلى به سمت خود گرایش دهید بلکه باور داشته باشید که او در تلاش براى رسیدن به یک استقلال فکرى و منطقى است. حتى در این مرحله ممکن است شاهد نافرمانى هاى او باشید. یادآور مى شویم که در این دوره ممکن است کودکان برخى رفتارهاى نادر نیز داشته باشند مثل شب ادرارى که البته بیشتر از اینکه این قضیه یک مسئله روانشناختى باشد مربوط به تغییر هورمون ها در بدن وى است.
ناگفته نماند که شما در نقش پدر و مادرى که هنوز کودکتان شدیداً به شما وابسته است مى توانید در پایان این دوران نقش مهمى را همچون یک دوست ایفا کنید. مثلاً برخى مسائلى که دختران و پسران ممکن است در دوران بلوغ با آن مواجه شوند.

بهتر است مادر یا زنى مورد اعتماد دختر نوجوان با او درباره دوران بلوغ و نیز مردى مورد اعتماد پسر نوجوان درباره بلوغ با او صحبت کند. زیرا در صورت نا آگاهى از پدیده هاى بلوغ ممکن است آنها در مواجهه با این موقعیت ها دچار اضطراب و نگرانى شده و عواقب روانى بدى در انتظار آنان باشد.
براى چگونگى مطرح کردن این بحث ها بهتر است با مشاوران و روانشناسان صحبت کنید.

نظرات 1 + ارسال نظر
سید۸۷ دوشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:28 ق.ظ

به نظر من مهمترین دوره برا یه فرد دوره بلوغه..........خودش در حالت طبیعی یه بحرانه که البته برخی والدین دمشون گرم میتونن براحتی بحران تو بحرانش کنن...

موفق باشین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد