زنان سرپرست خانوار و سازمانهای متولی!!!
نوشته شده توسط: آبی دریا
براساس آمارهای ارائه شده از سوی وزارت رفاه و تأمین اجتماعی حدود 8 %
جمعیت ایران زیر خط فقر مطلق و هفت میلیون نفر زیرخط فقر هستند . چندی
پیش معاون اجتماعی سازمان بهزیستی نیز وضعیت اقتصادی ( 5/1 میلیون زن
سرپرست خانواردر کشور را بحرانی اعلام کردو با بیاناینکه این زنان شش
میلیون نفر را درکشور تحت پوشش دارند گفت که 30 % این افراد به طور جدی
نیازمند حمایتهای اقتصادی و عاطفی هستند . اکنون با وضعیت فعلی درآمد و
هزینهها حتی بسیاری از خانوادههایی که دارای سرپرست میباشند با وجود
چند شغلهبودن توانایی تأمین نیازهای اولیه زندگی را ندارند ، حال با توجه
به این مسأله بهتر میتوان دریافت که زنان سرپرست خانوار که فاقد هیچگونه
پناه و یاوری در زندگی نیستند با چه مشکلاتی روبرو میباشند .
افرادی
که علاوه بر فقدان چتر حمایتی مورد نیاز و تأمین مالی زندگی از شرایط
نامساعد دیگری نیز رنج میبرند . تبعیض اقتصادی ، نبود شرایط مناسب
تحصیلی و در نتیجه اشتغال در بخشهای کارمزدی با دستمزدکم و دیدگاههای
تعصبآلود و غیرمنصفانه جامعه نسبت به زنان فاقد شوهر ، احساس حقارت ، ترس
، خجالت و درماندگی ، خود بخشی از موضوعاتی است که بر رنج بیپناهی این
زنان میافزاید و در نهایت بسیاری از این شرایط دست به دست هم داده و
زمینه بروز مفاسد اجتماعی را نیز فراهم میسازد . در همین ارتباط سازمان
بهزیستی به عنوان متولی در رفع مشکلات این زنان چندی پیش از افزایش میزان
استرس آنها نسبت به سایر زنان خبر داد و به وجود علایم بیماریهای روانی
مانند افسردگی ، اضطراب ، وسواس و پرخاشگری درآنها اعتراف نمود . اما به
راستی علت این ناهنجاریها مخصوصاً دراین قشر چیست ؟
متأسفانه
علیرغم تمامی شعارهای داده شده تاکنون نه تنها و نه هیچ سازمان حمایتی
آنگونه که باید در رفع مشکلات اجتماعی زنان سرپرست خانوار اقدامی انجام
ندادهاند و آنان درگیر و دار مسایل اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی در جامعه
تنها ماندهاند .هنوز مستمری خانوادههای یک تا پنج نفره میان هشت تا 18
هزارتومان است . در این خصوص تلاشهایی صورت گرفت ، امیدها داده شد اما
این امیدها و وعدهها با عدم افزایش میزان مستمری زنان به یأس مبدل شد تا
اینکه در نهایت مدیرکل سازمان بهزیستی طی سخنانی اعلام کرد که چنانچه برای
نهادهای حمایتی ، اعتباری در این زمینه پیشبینی نشود نمیتوانیم به تکلیف
قانونی خود عمل کنیم !!
برای هضم بهتر این گفته باید اذعان داشت
جمعیت این زنان با توجه به 41 هزار زن سرپرست خانوار که فاقد مسکن
میباشند با احتساب 130 هزار خانواده تحت سرپرستی زن که تحت حمایت هیچ
نهاد و ارگان حمایتی نیستند به بیش از 170 هزار نفر میرسد . در اینجا
این نکته که چه تعداد زن سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستیاند خود
قابل توجه است ! چرا که طبق آمارهای اعلام شده بیش از 750 هزار زن
سرپرست خانوار توسط کمیته امداد امام خمینی (ره) آن هم با مستمریهای
ناچیز حمایت میشوند و این امر از بار مسؤولیت سازمان بهزیستی میکاهد !
گذشته
از این موارد که از بیمهری دولت و سایر سازمانهای متولی نسبت به این قشر
ضعیف اجتماع حکایت میکند آیا نباید سازمان بهزیستی که خود پرچمدار
کمکرسانی به این گروه نیازمند است با حذف برخوردهای خشن و تحقیرآمیز
مددکاران خود و با حداقل امکانات مالی رضایت خاطر این بیبضاعتان را فراهم
کنند !
با درک این مسأله باید اضافه کرد علاوه بر این امر ،
اعترافهای دولت نیز خود گویایی واقعیتهای بیشتری است چرا که معاون اول
رییس جمهور چندی پیش از ناتوانی دولت در گسترش عدالت اجتماعی خبر داد و
گفت : در حالی که قانون اساسی گسترش عدالت اجتماعی را وظیفه حکومت دانسته
ولی تکلیف حکومتی خود را در برقراری عدالت اجتماعی انجام ندادهایم . بر
این مبنا قوای مجریه و قوه مقننه و سایر نهادهای حمایتی نه تنها در
برقراری عدالت اجتماعی و حمایت از محرومان جامعه اقدام مؤثری انجام
ندادهاند دست یاری به سوی بخشهای غیردولتی دراز میکنند که این خود با
وجود بودجههای کلان در نظر گرفته شده جای بسی تأمل دارد ! با تمام این
اوصاف چه نهاد و یا سازمانی پاسخگوی مشکلات و مصائب اجتماعی ، اقتصادی و
فرهنگی این زنان است ؟
به راستی دولت و سازمانهای متولی در
مقابل ناهنجاریهایی که عدم توجه به این از جامعه میتواند به همراه آورد
چه پاسخی خواهند داشت ؟